استرس ، در واقع واکنش ذهنی، عاطفی و فیزیکی ما به احساس خطر از عوامل بیرونی یا درونی است. اکنون راه های مقابله با استرس است را باهم یاد خواهیم گرفت
استرس یعنی: یا ذهن ما از درون برایمان استرس ایجاد میکند و یا عوامل بیرونی باعث بروز آن میشوند. مشکل بزرگ این است که نمیدانیم چطور باید با استرسمان مبارزه کنیم و آن را درون خودمان از بین ببریم. اما نگران نباشید، چون در این مقاله شما خواهید فهمید که استرس چیست علت استرس خودتان را پیدا خواهید کرد و به مبارزه با آنها میپردازید.
استرس از آنچه فکر میکنید، بدتر و مخرب تر است! در زندگی امروزی، افراد درگیر استرس فیزیکی، تنش ها و
فشار های عصبی میشوند. چرا که دنیای مدرن هر روز در حال تغییر و تحول است و این دگرگونیها موجب افزایش استرس و تنش در هر فرد میشود.
عوارض استرس و فشار عصبی تأثیر نامطلوبی روی تمام جنبههای مختلف زندگی هر شخص ایجاد میکند، نیاز است که فرد بتواند انواع نگرانیها به ترتیب شدت را بشناسد علت استرس چیست ،تا راهکاری برای حل مشکل پیدا کند.
راه های مقابله با استرس
اگر چه مدیریت مواجهه با استرس میتواند دغدغهی بسیاری از انسانها باشد،
مغز و بدن ما اینطور طراحی شده است که اول با شرایط بحرانی استرسزا مواجه شود و بعد به یک دوره ریکاوری برای مواجهه با موقعیت سخت بعدی آماده شود.
در طول روز برای خودمان زمانهای استراحت 5 یا 10 دقیقهای در نظر بگیریم تا اثرات تنش را در جسم و نگرانی را در ذهنمان بررسی کنیم. چند نفس عمیق بکشید و از خودتان بپرسید به چه چیزی نیاز دارید یا عاقلانهترین کاری که در حال حاضر میتوانید انجام دهید چیست و بعد با آگاهی بیشتری به راهتان ادامه دهید. این راحتترین راه است تا تمرکز حواس را به زندگیتان بازگردانید.
یادگیری مدیتیشن را مدنظر داشته باشید، اپهای موبایل و منابع اینترنتی زیادی هستند که در این مورد به شما کمک میکنند. تحقیقات نشان دادهاند که تمرینات تمرکز حواس فشار خون شما را پایین میآورد و به مغزتان کمک میکند مقابله با استرس است.
مطالعات نشان دادهاند که ورزشهای هوازی (مثل پیادهروی یا دویدن) اثرات ضد استرس زیادی دارد. ورزش حالوهوای شما را بهتر میکند، کمک میکند بهتر بخوابید، تمرکز و هوشیاری ذهنی شما را بهبود میدهد و به شما احساس خوشتیپی و اعتمادبهنفس بیشتری میدهد. همچنین ورزش به مغزتان کمک میکند دوپامین ترشح کند و احساس شادی و رضایت کنید، البته تحقیقات نشان دادهاند که این اتفاق همیشه هم رخ نمیدهد. ورزش فشار خون شما را پایین نگه میدارد و کمک میکند تا وزن ایدهآلتان را داشته باشید، در نتیجه با استرس مزمن به خاطر سلامتی هم مبارزه میکند. وقتی دچار استرس مزمن باشید، سلولهای شما سریعتر پیر میشوند. اما چندبار ورزش متعادل در هفته، شما را از چنین آسیبی حفظ خواهد کرد.
اگر در باغهای سرسبز قدم بزنید، یا حتی به تصاویر طبیعت نگاه کنید، در برابر استرس مقاومت بیشتری خواهید داشت. یک تحقیق اخیرا در دانشگاه استنفورد نشان داده که قدم زدن در فضاهای سبز و پارکها بیشتر از قدم زدن در خیابانهای شلوغ اضطراب را کاهش میدهد. در تحقیقی دیگر، دانشآموزان به خاطر داشتن امتحان ریاضی استرس داشتند و به خاطر همین استرس، عملکردی زیر متوسط داشتند. بعد از تجربهی عامل استرسزا، محققان شرکتکنندهها را به دو قسمت تقسیم کردند، به یکی از گروهها تصاویری از جادههای زیبا، درخت و منظره به گروه دیگر تصاویری از مناطق شهریِ مملو از آدمها و ماشینها. آنهایی که تصویر مناظر زیبا را دیده بودند، خیلی سریعتر ریکاوری قلبی-عروقی شدند و یک راه مقابله با استرس است،
لبخند زدن – حتی اگر تظاهر باشد – به بدن شما کمک میکند در برابر استرس مقاومت کنید محققان از چوب غذاخوری چینی استفاده کردند تا لب شرکتکنندهها را به حالت لبخند یا به حالت معمولیِ بدون لبخند شکل دهند. نیمی از افراد گروهی که لبشان در حالت لبخند بود، نمیدانستند لبخند میزنند. به نیم دیگر گفته شده بود لبخند بزنند و بنابراین لبخند واقعی داشتند (یعنی عضلات لب و چشم هر دو درگیر بودند). اما هر دو گروه وقتی در حال انجام یک کار پراسترس بودند، ضربان قلب پایینتری داشتند. گروهی که لبخند واقعی داشتند، پایینترین ضربان قلب را داشتند و از آن طرف گروه لبخند مصنوعی هم به نسبت گروه بدون لبخند ضربان قلب پایینتری داشتند
مشخص شده که مادران ما حق داشتهاند و راست ایستادن به ما کمک میکند تحت استرس، عملکرد بهتری داشته باشیم. در یک تحقیق دیگر، که در مجلهی سلامتی و روانشناسی چاپ شده، محققان از مردم خواستند که راست بایستند یا قوز کنند و بعد این حالت را با استفاده از کتفبند ثابت نگه داشتند. هر دو گروه باید یک سخنرانی پراسترس انجام میدادند. افرادی که راست ایستاده بودند نسبت به قوزکردهها عملکرد بهتری داشتند، در واقع آنها ترس کمتر و حالوهوای بهتری داشتند. پس دفعهی بعد یادتان باشد برای مقابله با استرس راست بایستید.
که رفتار شما در مقابل استرس مهم است و همچنین اثبات شده است که مردم میتوانند رفتارهای مثبتی یاد بگیرند. در این تحقیقات محققان دو ویدئوی کوتاه به مدیران شرکتهای بزرگ بانکی نشان دادند، سپس حال و هوا (خُلق) و عملکرد کاریشان را در هفتههای بعد مورد بررسی قرار دادند. این مدیران تحتفشار کاری بالایی بودند و با مقادیر زیادی پول سروکار داشتند. یک گروه از آنها کلیپی دید که اثرات منفی استرس را نشان میداد، درحالیکه گروه دوم کلیپی دید که استرس را بهعنوان یک چالش مثبت نشان میداد. گروهی که آن کلیپ در مورد اثرات مثبت را دیده بود، هرچه بیشتر درگیر کار شد، استرس کمتری احساس میکرد و خوشحالتر و سالمتر بود. علاوه بر این، علائم فیزیکی مرتبط با استرس (مانند کمردرد) ، در این گروه کمتر شده بود.
اگر علاقهمند هستید که در مورد مهارت های دهگانه زندگی بیشتر بدانید بر روی لینک زیر کلیک کنید.
ورود به سایت 360 درجه
360 درجه
تبلیغات محیطی را میتوان یکی از جذابترین و چالشبرانگیزترین اتفاقهای دنیای بازاریابی دانست. این نوع از تبلیغات جذاب است چون فرآیند تولید آن از ایده پردازی، اجرا تا دیده شدن توسط مخاطب خلاقیت زیادی به همراه دارد و چالشبرانگیز است چون اگر با استراتژی درستی صورت نگیرد میتواند به یک ضدتبلیغ بزرگ بدل شود و هزینه گزافی نیز روی دست کسبوکار بگذارد. بااینحال تبلیغات محیطی معمولاً تأثیر به سزایی در ذهن مخاطب خواهد داشت. این تبلیغات را معمولاً در مکانهایی مانند کف زمین، ایستگاههای اتوبوس، بیلبوردها و پمپبنزین میتوان مشاهده کرد. به دلیل اینکه اصولاً در مکانهایی پرتردد قرار میگیرد، قابلیت دیده شدن و تأثیرگذاری فراوانی دارند؛ اما تفاوت آن با گذشته و چرا بسیاری هنوز این روش را از بسیاری راهکارهای دیگر تبلیغات مؤثرتر میدانند را در این مقاله خواهید خواند.
درگذشته یک آگهی بیلبورد صرفاً برای معرفی یک محصول یا خدمات انجام میشد، البته این به معنای خوب و یا بد بودن این موضوع نیست اما امروز شاید نهتنها این مسئله کافی نباشد بلکه روشهای متفاوت و بسیار زیادی برای تبلیغات وجود دارند. یک فرد در طول روز با انواع تبلیغات اس ام اس، دیجیتال و چاپی روبهرو میشود و میتوان گفت غرق در دنیای تبلیغات است ازاینرو یک بیلبورد بهغیراز معرفی یک محصول باید پیامش را نیز به گوش مخاطب برساند.
تبلیغات محیطی به این دلیل که قابلیت دریافت فهم موضوع را برای مخاطبان زیادی دارد، میتواند ذهن بسیاری از مخاطبان را درگیر کند و اگر این درگیری ذهنی در جهت مثبت باشد باعث ایجاد word of mouth یا همان تبلیغات دهانبهدهان خواهد شد و چه چیزی برای یک برند و یک کسبوکار بهتر از این موضوع است؟ در اصل تبلیغات دهانبهدهان دو اصل دارد و آنهم این چه کسی و چه پیغامی را به شخص دیگر منتقل میکند، پس اگر تبلیغات محیطی با فکر و استراتژی درستی پیش برود قطعاً باعث ایجاد آگاهی و برندینگ محصول خواهد شد. اما برای شروع یک تبلیغات محیطی درست به چه سؤالاتی باید پاسخ داد؟
چیزی که باعث جلبتوجه بیشتر یک تبلیغات محیطی میشود خلاقیت آن است نه تکرار بیشازحد آن. اگر با استراتژی درستی پیش روید با حداقل بودجه میتوانید تأثیرگذاری بالایی را ببینید. پس حتی اگر بودجه کلانی برای این کار در اختیار دارید به خاطر داشته باشید نیازی نیست تمام بیلبوردهای شهر را پر کنید تا دیده شوید، فقط برای دیده شدن کافی است استراتژی و برنامه درستی داشته باشید.
خلاقیت در تبلیغات محیطی حرف اول را میزند. درگذشته کمتر این موضوع را میدیدید در حال حاضر هم کافی است گشتی در سطح شهر بزنید و به تبلیغات محیطی شرکتهای بیمه و بانکی نگاه کنید. تنها چیزی که نخواهید دید خلاقیت است حتی اصول اولیه هم در خیلی از موارد رعایت نمیشود. مخاطب نیاز نیست در یک تبلیغات محیطی از همه خدمات کسبوکار ما باخبر شود. البته در سالهای اخیر در ایران شاهد خلاقیت بیشتری در این موضوع هستید و اکثر استارتاپها و کسبوکارهای اینترنتی سعی کردهاند خلاقیت بیشتری به خرج دهند. ولی اصلاً نیاز نیست همهچیز را نوشت یا به زبان آورد. گاهی با یک پیام ساده میتوان تأثیرگذار بود، به این بیلبورد که متعلق به مجله اومیست بود دقت کنید:
نیازی به این نیست که در این بیلبورد نوشته شود به دونالد ترامپ رأی ندهید بلکه سعی شده بخشی از حروف ترامپ را متمایزتر نشان دهد و کلمه Don’t را خلق کند و قاعدتاً تأثیرگذاری این نوع تبلیغات بهمراتب بیشتر خواهد بود.
یا این تبلیغ که مسیر نزدیکترین شعبه مکدونالد را نشان میدهد، نیازی به نوشتن آدرس نیست بلکه با کوچکترین حرکت خلاقانه میتوان تأثیرگذاری بسیار داشت.
در مورد این تبلیغ هم خلاقیت زیادی به خرج داده شده است. تبلیغ خمیردندان در کمد باشگاه ورزشی و ایجاد شکل یکدهان ازاینجهت بسیار موردتوجه قرار گرفت.
ذاتاً تبلیغات محیطی باید سه ویژگی اصلی داشته باشند:
یک مسئله مهم در هر نوع تبلیغات را میتوان آنالیز و مانیتورینگ آن دانست. این مسئله ازاینجهت اهمیت دارد که به استراتژی آینده کمک میکند که آیا اصلاً مسیر را درست طی شده است یا خیر؟ آیا مخاطبان هدف بهدرستی شناساییشده است؟ و بهطورکلی ایراد کار کجاست و چند نفر در روز تبلیغات را مشاهده کردهاند؟
در بعضی از تبلیغات مانند تبلیغات دیجیتال یا چاپی، مانیتورینگ راحتتر اتفاق میافتد و میتوان آمار دقیقی از میزان دیده شدن داشته باشید ولی در تبلیغات محیطی این مسئله چگونه خواهد بود؟ اصولاً در تبلیغات محیطی آمار دقیقی وجود نخواهد داشت و میزان دیده شدن بهصورت تخمینی اندازهگیری میشود. فاکتورهایی مانند تعداد روز، میزان تردد وسایل نقلیه در آن مسیر بهاندازه گیری تخمینی میتواند کمک کند.
اگر علاقهمند هستيد که سطح جديدي از آموزش را تجربه کنيد، با ما از طريق راه هاي ارتباطي زير همراه شويد.
مطالعه اين مقاله در مجلهي 360 درجه ورود به سايت 360 درجه اينستاگرام ما تلگرام ما
360 درجه
حتما شما هم دوست دارید وقتی فیلمی به زبان اصلی نگاه میکنید، مکالمههای ردوبدل شده میان بازیگران را بفهمید یا گاهی برای شغلتان نیاز به مراجعه به منبعی دارید که به فارسی ترجمه نشده است، در این صورت اهمیت یادگیری کلمات را درک خواهید کرد. یادگیری زبانهای مختلف امروزه جز دغدغههای بسیاری از افراد محسوب میشود. قطعاً برایتان پیشآمده به استفاده درست از زمان آزاد خود بی اندیشید؛ حتی ممکن است در لیست کارهای آیندهتان قرار بگیرد اما دغدغه اکثر انسانها چگونه آموختن آن است. برای یادگیری 200 کلمه در روز لازم است مدت زمان کافی به این کار اختصاص دهید. برای این کار نیز راهکارهای زیادی وجود دارند؛ به عنوان مثال شما میتوانید از انواع اپلیکیشنهای یادگیری مانند Doulingo با 300 میلیون کاربر استفاده کنید.
راهحلهای بسیاری برای آموزش یک زبان خارجی وجود دارند اما باید بدانید چه مقدار زمان میتوانید به یادگیری اختصاص دهید و سطح موردنظرتان برای یادگیری را مشخص کنید. سختترین بخشهای آزمونهای زبان مانند تافل و آیلتس مربوط به بخش یادگیری واژگان است بخصوص برای صحبت کردن به هر زبانی میبایست به واژگان آن مسلط باشید. معمولاً زبان آموزان لیست بلندبالایی از کلمات برای سپردن به حافظه درست میکنند که اکثر اوقات بینتیجه است! بهتر است از برخی
تکنیک های یادگیری معتبر در این زمینه کمک بگیرید میتوانید برای مطالعه این مقاله با
360 درجه همراه باشید.
با مسلط شدن بر روشهای حفظ کلمات و با یادگیری 200 کلمه در روز میتوانید در کمتر از دو ماه 15000 لغت بیاموزید اما این موضوع چگونه امکانپذیر است؟
مهمترین مسئله در یادگیری و حفظ لغات انگلیسی، مدل یادگیری مختص شماست. برخی انسانها از طریق شنیدن، نوشتن و. یادگیری بهتری دارند. برای اطلاع از کارآمدترین روشهایی که میتوان برای یادگیری به کار برد و مدل یادگیری مختص خودتان، با سایر مقالههای 360 درجه همراه باشید. پس از یافتن مدل یادگیری مختص خود، مسیر آموزشتان واضحتر میشود و با یک برنامهریزی مناسب مختص مدل یادگیریتان، میتوانید بهراحتی 15000 لغت انگلیسی را حفظ کنید.
این روش یک تکنولوژی آموزشی برای آموزش زبانهای خارجی است که توسط فخرالدین خوجملی برای اولین بار ابداع شد. این روش از بیان ژن الهام گرفته شده است، الگویی که برای سالهای سال در طبیعت حکمفرما بوده و برای یادگیری هر زبان الفبایی قابلاستفاده است. همان الگویی که باعث میشود فرزند انسان شبیه به والدین و فرزند دیگر حیوانات شبیه به والدین خود باشد.
این روش نیاز به آموزش کامل دارد اما در ادامه به بخشهای آن بهصورت مختصر اشاره میشود:
روش کدینگ یا keyword method یک سیستم مؤثر و رایج برای به خاطر سپردن معنی کلمات است. در این روش نیاز به تصویرسازی ذهنی و یافتن ارتباط میان دو کلمه خواهید داشت بهطوری که زبانآموز با شنیدن کلمه انگلیسی جدید باید میان آن و یک کلمه در زبان مادری خود ارتباط ایجاد کند. با کمک این روش میتوان سرعت یادگیری را بسیار زیاد کرد و با استفاده از این روش در یادگیری 200 کلمه در روز موفق خواهید بود. بسیاری از کسانی که متقاضی شرکت در کنکور ارشد و دکتری هستند، به علت تأثیر به سزای آن در به حافظه سپرده شدن، از این روش استفاده میکنند.
اگر نوشتن لیست بلندبالا از لغات مختلف همراه با ترجمه آنها برایتان آشنا به نظر میرسد حتماً این را نیز به خاطر دارید که تنها تا روز امتحان این لغات در حافظهتان ماندگار میشدند. با این حال قطعاً میتوان گفت حفظ کردن راه درستی برای یادگیری لغات انگلیسی نیست؛ اما راهکارهای صحیح برای یادگیری لغات زبان چیست؟
شما میتوانید به کمک روش MSMI به یادگیری 200 کلمه در روز بپردازید. تعداد کلماتی که میتوانید بیاموزید به خودتان بستگی دارد اما به کمک روش یادگیری تصویرساز ذهنی چند حسی (Multi Sensory Mental Imager) میتوانید سرعت یادگیری خود را بالا ببرید. برای به خاطر سپردن کلمات انگلیسی راهکارهای متفاوتی وجود دارد و دیکشنری به دست گرفتن تنها راه برای یادگیری لغات انگلیسی نیست؛ شما میتوانید با یک فرد انگلیسیزبان صحبت کنید یا برنامههای تلویزیونی به زبان انگلیسی را نگاه کنید.
اگر علاقهمند هستيد که سطح جديدي از آموزش را تجربه کنيد، با ما از طريق راه هاي ارتباطي زير همراه شويد.
مطالعه اين مقاله در مجلهي 360 درجه ورود به سايت 360 درجه اينستاگرام ما تلگرام ما
360 درجه
لالاییهای کودکی و داستان کوتاه کودکانه جذابی که قبل از خواب گفته میشد خاطره مورد علاقه بسیاری از بزرگسالان امروز است. پس اگر فرزندی دارید که پیش از خواب میخواهد که برایش داستان بگویید، بهتر است بدانید با این کار میتوانید بخشی از آموزشهای اولیه زندگی برای فرزندتان را شروع کنید. قصه گفتن نهتنها برای او سرگرمکننده است، بلکه فواید بسیاری دارد. برای اینکه بتوانید داستانگویی را جذاب و مهیج کنید میتوانید لحن خود را با عوض شدن شخصیتها تغییر دهید. داستانها میتوانند موضوعات آموزنده و مختلفی داشته باشند یا حتی به زبان انگلیسی بیان شوند. نمونههایی از این داستانها را میتوانید در
مجله ی 360 بخوانید.
در داستانها کودکان میتوانند در مورد زندگی، دنیا و خودشان بیشتر بیاموزند. خواندن داستان با فرزندتان علاوه بر ایجاد صمیمیت میتواند مزایای بسیار زیادی داشته باشد که در ادامه به آن اشاره میشود.
داستان گفتن به کودکان اجازه میدهد دنیاها، کشورها و سنتهای مختلفی را کشف و تجربه کنند؛ همچنین به فهم بیشتر آنها از فرهنگهای مختلف نیز کمک میکند. این موضوع ثابت شده است که داستانسرایی در کودکان با تقویت حس همدلی و با قرار دادن خود در جایگاه قهرمان داستان، تأثیرگذار خواهد بود.
خواندن داستان برای کودکان میتواند تمایل به ابراز وجود و به اشتراک گذاشتن افکار و احساسات در او را افزایش دهد. از فرزندتان در مورد شخصیتهای داستان سؤال بپرسید که هر یک چگونه میتوانستند داستان را پیش ببرند یا چرا هر شخصیت به شکلی خاص رفتار میکند. هنگام گفتن داستان باید او را تشویق به پرسیدن سؤال و صحبت در مورد احساساتش کنید.
هنگام داستان گفتن کودکان تشویق به شنیدن حرفهای دیگران میشوند. آنها میآموزند هنگام صحبت کردن دیگران صبور باشند و با دیدگاههای متفاوت دیگران آشنا شوند.
بسیاری از والدین نمیدانند با چه موضوعاتی داستان گفتن برای کودک را شروع کنند یا زمانی که برای خرید کتابهای داستان به کتابفروشی مراجعه میکنند نمیدانند چه موضوعی از شعر یا داستان برای کودک مناسب است. از مفاهیم اولیه در زندگی روزمره شروع کنید؛ بهعنوانمثال حکایتهایی بچگانه در مورد صداقت و راستگویی و.
با توجه به کم بودن صبر و حوصله کودکان و جدید بودن مباحث، بهتر است از داستانهای کوتاه باشخصیتهای حیوانات مانند خرگوش کوچولو، سنجاب و کلاغ شروع کنید.
اگر از آن دسته والدین سختگیر و مستبد هستید، آموختن مفهوم نظم به کودکتان احتمالا سختتر از بقیه باشد. کودک با سختگیری بیشازحد احتمالا بینظم یا دچار وسواس شود. بهترین راه برای آموختن نظم از راه داستان است. با داستانهای کوتاه و آموزنده شروع کنید و با تغییر شخصیتها لحن خود را تغییر دهید تا قصه برای کودکتان شیرین شود.
شجاعت یکی از مفاهیمی است که در سن کم باید به کودک آموزش داده شود. با یادگیری مفهوم شجاعت، اعتمادبهنفس او نیز شکل میگیرد و در آینده، در مواجهه با موقعیتهای اجتماعی مختلف، از فرصتها بهخوبی استفاده میکند.
خانواده یکی از مفاهیم مهمی است که همه میشناسند اما معنایی کلیشهای از آن در ذهن دارند. در کودکی و در قالب داستان میتوان خانواده را یک محیط امن و شاد تعریف کرد، جایی که مکانی برای جمع شدن افرادی خوشبخت و خوشحال است شامل یک زوج و فرزندان. مکانی که فارغ از همه سختیها میتوان به آغوش آن پناه برد و مورد حمایت قرار گرفت.
حفظ ادب و روابط اجتماعی میتواند در آینده کودک شما و روابط اجتماعی او مؤثر باشد. آموزش این مفهوم نیز میتواند در قالب داستانهای کوتاه بیان شود. میتوانید نحوه بیان جملات مؤدبانه را در قالب نقلقول در داستان برای کودک با لحنهای مختلف بگویید.
داستانهای کودکانه میتوانند در قالبهای مختلفی باشند. بهتر است از شکلهای متفاوتی از محتوا استفاده کنید تا مهارتهای مختلفی را در کودک پرورش دهید.
در سن کم، حدود دوسالگی بهتر است داستانها با تصویر همراه باشند. در این سن کودک با دیدن تصاویر مختلف، بسیاری از مفاهیم آموزشی را بهتر یاد میگیرد. داستان کودکانه به صورت تصویری در مجله 360 قرار داده شده که والدین میتوانند برای فرزندان خود این داستان ها را نمایش داده و بخوانند.
زمانی که کودک حرف زدن را آغاز میکند داستانها میتوانند قالب صوتی هم داشته باشند. گفتن داستانهای مختلف صوتی میتواند دایره لغات کودک را گسترش دهد و همچنین با آموزش مفاهیم جدیتری همراه باشد. سرزمین 360 داستان های کودکانه مختلفی را به صورت صوتی تهیه کرده است برای شنیدن این داستان ها به صورت رایگان میتوانید به 360 درجه مراجعه کنید.
اگر علاقهمند هستيد که سطح جديدي از آموزش را تجربه کنيد، با ما از طريق راه هاي ارتباطي زير همراه شويد.
مطالعه اين مقاله در مجلهي 360 درجه ورود به سايت 360 درجه اينستاگرام ما تلگرام ما
360 درجه
قطعاً واژه کاریزما به گوشتان خورده است. حتی اگر معنی آن را ندانید ممکن است جایی آن را شنیده باشید؛ اما واقعاً کاریزما به چه معنی است؟ برخی افراد معمولاً این سؤال را از خود میپرسند " چگونه شخصیت کاریزماتیک داشته باشیم؟" اگر علاقهمند به دانستن آن هستید با 360 درجه همراه باشید. در این مقاله به توضیح شخصیت کاریزماتیک و ویژگیهای این افراد پرداخته میشود.
کاریزما به معنی کیفیت توانایی فرد در داشتن جذابیت و نفوذ بر اطرافیان است. باوجوداینکه تشخیص کاریزماتیک بودن یک فرد آسان است؛ اما نمیتوان گفت دقیقاً وجود چه تواناییهایی در فرد سبب کاریزماتیک بودن او میشود. انواع مختلفی از آدمهای کاریزماتیک وجود دارد بهعنوانمثال برخی افراد دارای جذابیت درونی هستند و برخی دیگر با تکتک کلماتشان و برقراری ارتباط با دیگران کاریزماتیک بودنشان مشخص میشود. بهطورکلی کاریزما نتیجه ارتباطات عالی و بین فردی است درنتیجه تقویت و توسعه کاریزما نیز غیرممکن نیست.
خصوصیات بسیاری وجود دارند که نشان میدهد یک فرد کاریزماتیک است. باوجوداینکه نمیتوان این خصوصیات را شمرد اما برخی علائم اساسی نشاندهنده این موضوع هستند.
فرض کنید وارد مکانی ناآشنا و جدید شدهاید. فرد مقابلتان اگر با لبخندی به شما خوشامد بگوید یا زبان بدن و لحن صحبت کردن وی بهطوری باشد که احساس راحتی داشته باشید، میتوان گفت او کاریزماتیک است.
خودتان را دوست داشته باشید. اینکه شما خودتان را دوست داشته باشید باعث میشود دیگران نیز راحتتر به شما علاقهمند شوند. با خودتان راحت باشید سعی کنید مشتاق و استوار به نظر برسید.
همه افراد در زندگی مشکلاتی دارند سعی کنید مشکلاتتان را برای خانواده و دوستان صمیمی نگهدارید و آنها را وارد کار نکنید.
دنیا از داستانها تشکیلشده است نه از اتم! (موریل روکیسر)
در صحبتها و مکالماتتان سعی کنید داستان تعریف کنید و جملاتی مانند "مطمئن هستم " را زیاد به کار ببرید. سعی کنید از فکر میکنم، امیدوارم و .زیاد استفاده نکنید.
هوشیار باشید و از اتفاقاتی که در اطرافتان میافتد مطلع باشید. مردم علاقهمند به برقراری ارتباط با افراد دانا هستند.
اگر اسم افراد را در اولین دیدار به ذهن بسپارید و هنگام صحبت آن را تکرار کنید، قدم بزرگی در کاریزماتیک بودن برداشتهاید. سعی کنید شنونده خوبی باشید و به حرفهای مخاطبان گوش دهید. به او نشان دهید تمام توجهتان به او است و سعی کنید هنگام شنیدن خود را علاقهمند نشان دهید.
تستهایی طراحیشدهاند که با پرسیدن چند سؤال ساده میتوانند به شما بگویند چقدر شخصیت شما کاریزماتیک است. برای اینکه بفهمید شخصیت شما کاریزماتیک است یا خیر لازم نیست حتماً به دنبال تست باشید. میتوانید چند سؤال ساده از خود بپرسید. این سؤالها باید طوری باشد که از خودتان بپرسید ویژگیهای اساسی که برای یک شخصیت کاریزماتیک ذکر شد در شما وجود دارد یا خیر. درنهایت به پاسخهای خود امتیاز بدهید. اگر این کار برایتان کافی نبود میتوانید از تستهای مختلفی که بهصورت رایگان در وبسایتهای مختلف قرار دارد، استفاده کنید.
در مورد کاریزما، شخصیت کاریزماتیک و راهکارهای تقویت آن کتابهای زیادی به چاپ رسیده یا بهصورت پیدیاف قابلدسترسی هستند. در ادامه به برخی از این کتابها اشاره میشود.
همانطور که گفته شد یکی از ویژگیهای افراد دارای شخصیت کاریزماتیک لحن کلام دلنشین است اگر این لحن با جملاتی درست همراه شود قطعاً تأثیر زیادی بر دیگران خواهد گذاشت. برای تأثیرگذاری بیشتر و جملاتی مناسب سعی کنید کلماتی مانند ممنون یا متشکرم را بیشتر به کار ببرید. سعی کنید احساسات دیگران را درک کنید. در تعریف کردن اغراق نکنید و سعی کنید نظر واقعی خود را بیان کنید. افراد را به اسم صدا کنید و یا از به کار بردن القاب دکتر یا . اجتناب نکنید.
اگر علاقهمند هستيد که سطح جديدي از آموزش را تجربه کنيد، با ما از طريق راه هاي ارتباطي زير همراه شويد.
مطالعه اين مقاله در مجلهي 360 درجه ورود به سايت 360 درجه اينستاگرام ما تلگرام ما
360 درجه
حل مسئله، فرایندی است که طی آن فرد به طور سیستماتیک تلاش می کند برای چالش های روزمره خود راه حل پیدا کند. چالش های روزانه می توانند ناشی از مشکلات بیرونی باشند مانند: یک امتحان سخت، تقاضای ترفیع در محیط کار، بحران مالی و یا ناشی از مشکلات درونی مانند: چگونگی رسیدن به اهداف، انجام یک تصمیم گیری مهم در زندگی و تعارض در باورها. تحقیقات نشان می دهند که یادگیری مهارت حل مسئله باعث افزایش میزان رضایتمندی از زندگی و عزت نفس می شود و احتمال ابتلا به بیماری های روانی مانند: اضطراب و افسردگی را کاهش می دهد.
بشر امروزه در آستانه موج چهارم انقلاب صنعتی و تکنولوژیکی قرار دارد. حجم اطلاعاتی که یک نوجوان ۱۴ ساله در طول یک روز به آن دسترسی دارد بیشتر از حجم اطلاعاتی است که بزرگان او در تمام طول عمر خود به آن دسترسی داشتند. بدیهی است که برای زندگی کردن در چنین عصر پیچیده ای بیش از همیشه نیازمند داشتن هنر و توانمندی هستیم.
حل مسئله، فرایندی است که طی آن فرد به طور سیستماتیک تلاش می کند برای چالش های روزمره خود راه حل پیدا کند. چالش های روزانه می توانند ناشی از مشکلات بیرونی باشند مانند: یک امتحان سخت، تقاضای ترفیع در محیط کار، بحران مالی و یا ناشی از مشکلات درونی مانند: چگونگی رسیدن به اهداف، انجام یک تصمیم گیری مهم در زندگی و تعارض در باورها.
تحقیقات نشان می دهند که یادگیری
مهارت حل مسئله باعث افزایش میزان رضایتمندی از زندگی و عزت نفس می شود و احتمال ابتلا به بیماری های روانی مانند: اضطراب و افسردگی را کاهش می دهد.
زندگی ما سرشار از اتفاقات و رویدادهای مختلفی است که شرایط خاصی را برایمان به وجود می آورند. شرایط ویژه ای که در بره ی زمانی با آن مواجهیم، موجب می گردد که رویدادهای مختلف، نقشی مطلوب یا نامطلوب برای ما ایفا کنند. از سوی دیگر، دستیابی به اهدافی که برای خود تعریف کرده ایم، نیازمند ایجاد بستری مناسب و به دور از ابهام و تردید است.
صاحب نظران مختلف، مساله را اینگونه تعریف کرده اند:
مانعی که محیط در سر راه تحقق هدف ما به وجود آورده است.
موقعیت یا تکلیفی که فرد نمی تواند از طریق کاربرد اطلاعات و مهارت های موجود سریعا به آن پاسخ دهد.
نوعی تعامل بین فرد و محیط که در آن، بین تقاضای محیط و امکانات و پاسخ های فرد، نوعی عدم تعادل ایجاد شده و ورش فوری برای کاهش یا رفع این حالت یافت نمی گردد.
مساله موقعیتی است که در آن با عدم قطعیت یا دشواری در راه رسیدن به آنچه که می خواهیم بدست آوریم مواجهیم.
اغلب مشاهده می شود که این دو واژه به جای هم استفاده می گردند و به نظر می رسد که در میان مردم، مترادف تلقی شده اند. واقعیت این است که مشکل با مساله متفاوت است.
مشکل موقعیت نامطلوبی است که میزان ابهام و پیچیدگی آن بالاست؛ تا جاییکه زوایای مختلف آن بر ما پوشیده است و نمی دانیم چگونه باید آنرا مطالعه کرده و از آن رهایی یابیم. به عبارت دیگر راه برون رفت از مشکلات، معلوم نیست و چاره ی کار به نظر هیچکس نمی رسد.
اما مسئله، وضوح بیشتری دارد. هر چند تشخیص مسئله در بسیاری از موارد کار هرکسی نیست و به ریزبینی و دقت نظر قابل توجهی نیاز دارد، ولی وقتی تشخیص داده شد، ابتدا و انتهای آن تاحد زیادی روشن است. وقتی با یک مسئله مواجهیم، اغلب می دانیم که علت آن چیست و چه عواملی آن را به وجود آورده اند.
عوامل مهمی در مهارت تشخیص مسئله برای ما نقش ایفا می کنند که برخی از آنها در ادامه آمده اند:
دانش به معنی دانستن و برخورداری از علم، بهترین چراغ راه بشر بوده و همواره او را از تاریکی و تنگانا رهایی می بخشد. انسان آگاه دقت و تعمق بیشتری داشته و سریعتر از سایرین وجود مسئله و شرایط مشکوک و ناخواسته را تشخیص می دهد.
بینش به معنی وجود یک تحلیل کلی از دانسته ها یا نگرشی ژرف و فراگیر به آنهاست به طوریکه برتمام زوایای آن و نوع ارتباط و وابستگی بین عناصر مختلفش اشراف کافی پیدا کنیم.
تجربه بانک اطلاعات عملی بش است. استفاده از تجربیات گذشته توانایی شهودی به ما می بخشد که تا حدودی در شناخت موقعیت ها و پیش بینی وقایع و مسائل مربوط به آنها به ما کمک خواهد کرد.افراد با تجربه پیش از سایرین اشکالات موجود درسیستم و زندگی خود را تشخیص داده و برای آنها چاره اندیشی می کنند.
مطالعه به معنای جستجوی نظام مند ویژگی ها، عوامل تشکیل دهنده و روابط حاکم بر آنها دریک سیستم یا پدیده است که موجب شناخت آن می گردد و بدین ترتیب تشخیص مسائل و ناهنجاری های موجود در رابطه با آن را میسر می سازد.
مسائلی که در شرایط و جنبه های مختلف زندگی با آنها مواجه می شویم، انواع متنوعی دارند. ویژگی های خاصی که در هر مساله وجود دارد، راه حل آن را از سایرین متمایز می سازد. تقسیم بندی های بسیاری درباره انواع مسائل عنوان شده است که در ادامه به برخی از آنها اشاره می شود:
هر مساله از تعدادی متغیر تشکیل شده است که به گونه ی خاصی با یکدیگر در ارتباط هستند.
میزان پیچیدگی مسئله به دو عامل بستگی دارد:
تعدد عوامل تشکیل دهنده: هر چه تعداد عوامل و متغیرهای تشکیل دهنده ی یک مسئله بیشتر باشد، آن مساله پیچیده تر خواهد بود.
تنوع عوامل تشکیل دهنده: هر چه عوامل و متغیرهای تشکیل دهنده ی یک مسئله از نظر جنس و ویژگی ها تفاوت بیشتری با یکدیگر داشته باشند، آن مسئله پیچیده تر خواهد بود.
زندگی افراد مختلف شباهت ها و تفاوت های زیادی با هم دارد. بنابراین بسیاری از مسائل در زندگی خیلی ها پیش می آید. از نظر میزان تکرار و ثبت تجربه در مورد مسائل، آنها را به سه دسته تقسیم می کنند:
مسائل معمول یا تجربه شده
مسائل غیر معمول یا تجربه نشده
مسائل حاد و مزمن
مسائل عام و خاص
طبقه بندی مشکلات
2 .مبهم(Ill-Defined): به مشکلاتی گفته می شود که برای رفع آنها راه حلهای صحیح متعددی وجود دارد و شما باید بر اساس هدفی که دارید تصمیم بگیرید که کدام راه حل شما را در رسیدن به هدف بیشتر کمک می کند.
3.تهیه فهرستی از راه حل ها یا تصمیمات مختلف
–در این مرحله باید خوب فکر کنید و تمامی راه حلهای ممکن را فهرست نمایید.
–سعی کنید ذهن خود را باز نگه داشته و بدون اعمال خود سانسوری هر راه حلی را که به ذهنتان رسید یادداشت کنید.
–در این مرحله کمیت راه حلها و تصمیمات مختلف مهمتر از کیفیت آنهاست، چون به این شکل بدون ایجاد محدودیت برای ذهن ، هر راه حل یا تصمیمی که به ذهنتان آمد بدون در نظر گرفتن درست یا نادرست بودن یا منفی یا مثبت بودن، آنرا یادداشت می کنید.
-1تصمیم گیری احساسی
مبنای این انتخاب این است که احساس فرد چه چیزی را درست می داند؟ در اینجا تاکید بر حس درونی، ترجیحات ذهنی و ارزشهای شخصی فرد است، نه اینکه چه فکری می کند؟!
– 2تصمیم گیری اجتنابی
–فرد وم تصمیم گیری را انکار می کند.
–امیدوار است همه چیز خود به خود درست شود.
–از تکنیک به تاخیر انداختن کارها استفاده می کند.
–هدف فرد آسایش روانی کوتاه مدت اما به هزینه گزاف می باشد.
– 3تصمیم گیری تکانه ای
–فرد به سرعت و بر مبنای اتفاقات ناگهانی تصمیم می گیرد و هیچگونه ارزیابی منطقی از حقایق ندارد.
– 4تصمیم گیری مطیعانه
–فرد بر اساس انتظارات دیگران تصمیم می گیرد.
–ویژگی اصلی این روش انفعال است.
–فرد اجازه می دهد دیگران برای وی تصمیم بگیرند.
– 5تصمیم گیری اخلاقی
–مبنای تصمیم گیری یک منبع اخلاقی است که می تواند به تعلیمات مذهبی مربوط باشد یا بر اساس اصول اخلاقی شخصی تصمیم بگیرد.
-6 تصمیم گیری منطقی
–فرد به طور بی طرفانه و منطقی تمامی اطلاعات مهمی که به تصمیم مربوط است را ارزیابی می کند و سپس با توجه به اهداف خود بهترین تصمیم را می گیرد.
اگر علاقهمند هستيد که سطح جديدي از آموزش را تجربه کنيد، با ما از طريق راه هاي ارتباطي زير همراه شويد.
مطالعه اين مقاله در مجلهي 360 درجه ورود به سايت 360 درجه اينستاگرام ما تلگرام ما
360 درجه
دو واژه سلامتیو تندرستی را شاید بر روی بنرهای تبلیغاتی ورزشی، مراقبتهای بهداشتی یا حتی برچسب روی بستهبندیهای لبنیات دیده باشید. اکثر افراد تصور میکنند هر دو کلمه یک معنی دارند در صورتی که سلامتی دربردارنده معنی تندرستی است. طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی تندرستی به معنی سلامتبودن بدن، نداشتن هرگونه بیماری، رشد جسمانی، آمادگی سیستم عصبی و . است. تندرستبودن با تغذیه مناسب، خواب کافی، رعایت دستورالعملهای بهداشتی، آرامش اعصاب و فعالیتهای جسمانی حاصل میشود. سلامتی اما در یک جمله به معنی عالی و کامل بودن همه چیز است که میتواند کنار لغات دیگری نیز به کار رود.
ورزش کردن در هر سنی برای افراد لازم است. مطالعات نشان دادهاند که ورزش کردن در هر سن و سالی علاوه بر متعادل نگهداشتن وزن بدن سبب جلوگیری از پوکی استخوان و حفظ سلامت قلب و کاهش استرس نیز میشود شما با انجام تمرینات مختلفی در طول روز میتوانید سبب جلوگیری از ابتلا یا به تأخیر افتادن بیماریهای قلبی، فشارخون بالا و دیابت در خود شوید.
شاید برایتان پیشآمده باشد که در حل جدول جواب برخی موارد را به یاد نیاورید. در چنین مواقعی میتوانید پاسخ خود را با سرچ کردن در مورد مترادفها یا معنی آن کلمه پیدا کنید. در مورد سلامتیو تندرستی در جدول میتوان صحت و عافیت را به کار برد.
از اهمیت سلامتیو تندرستی هرچه گفته شود کم است. این دو کلمه در زندگی انسانها بهقدری نقش مهمی ایفا میکند که اگر دعای بزرگترهای فامیل را به یاد بیاورید سلامت و تندرست بودن قطعاً بین آنها است. اهمیت این موضوع سبب شده در مدارس و حتی در آموزشهای پیش از مدرسه بر آن تأکید شود. در این روزهایی که کرونا مهمان ناخوانده تمام دنیا شده است قطعاً قدر نعمت سلامتو تندرستی را بهتر درک خواهید کرد. شاید در این موقعیت بهترین موضوع برای انشا نوشتن دانش آموزان این باشد که چگونه برای حفظ سلامتیو تندرستی هممیهنان خود کوشیدهاند.
سلامتیو تندرستی از زندگی سالم و زندگی سالم نیز از رعایت برخی اصول سرچشمه میگیرد. شاید بد نباشد از همین امروز شروع کنید و روزی یک قدم در بوجود آوردن عادت خوب در جهت سلامت و تندرستی خود و اعضا خانواده بردارید. اولین قدم برای این کار مطالعه مطالب و مقاله در مورد ورزش کردن، رعایت کردن تغذیه مناسب، حفظ آرامش در زندگی و فعالیتهای جسمانی است. با این کار و با تبدیل کردن این آنها به عنوان بخشی از زندگی روزمره تندرستی را به دست خواهید آورد و به مرور این موضوع سبب کاملتر شدن تندرستی و درنهایت سلامتی کامل را در بر خواهد داشت.
از قدرت غیرقابلباور تلقین نباید غافل شد. تلقین بر ذهن و ضمیر ناخودآگاه انسان بسیار تأثیرگذار است. سعی کنید روز خود را با آرزو و پیامهای سلامت و تندرستی در کانالهای تلگرام و شبکههای مجازی به دیگران شروع کنید. این کار سبب تأثیر بر ناخودآگاه وی خواهد شد و بهطور واقعی نیز در بدن احساس تندرستی و سلامتی به وجود خواهد آورد.
اگر علاقهمند هستيد که سطح جديدي از آموزش را تجربه کنيد، با ما از طريق راه هاي ارتباطي زير همراه شويد
مطالعه اين مقاله در مجلهي 360 درجه ورود به سايت 360 درجه اينستاگرام ما تلگرام ما
360 درجه
"نیازمند فردی با اطلاعات عمومی بالا هستیم."
در آگهیهای استخدامی قطعاً این جمله را دیدهاید. شاید برایتان سؤال باشد که این اطلاعات عمومی چیست، چگونه و از کجا باید آن را به دست آورد؟
اطلاعات عمومی میتواند اطلاعاتی مربوط به علایق اجتماعی جامعه، فرهنگ، تمدن و . باشد. وماً این اطلاعات خاص یا مربوط به موضوع خاصی نیستند. این دانش میتواند مربوط بهتمامی جنبههای زندگی انسانها باشد از مد و فشن گرفته تا سلامت، خانواده و .
باوجوداینکه یادگیری و مطالعه این موارد ممکن است بسیار وقتگیر باشد اما شما در دنیایی زندگی میکنید که تلفنهای همراه هوشمند وجود دارند و به افرادی از سرتاسر دنیا دسترسی دارید که در حوزههای مختلف تحصیل و تحقیق کردهاند. این افراد در بسیاری از رسانههای اجتماعی محتواهای مفید و جدیدی در اختیارتان قرار میدهند. اگر با
رسانههای اجتماعی آشنایی کافی ندارید میتوانید این مقاله را در 360 درجه مطالعه کنید.
برای به دست آوردن دانش عمومی لازم است از منابعی برای کسب آن استفاده کنید. دقت داشته باشید این منابع هرچه معتبرتر باشند اطلاعات دقیق و درستتری را به شما میدهند. در ادامه به برخی منابعی که میتوانید از آنها برای افزایش دانش عمومی استفاده کنید اشاره میشود.
فرض کنید به مشکلی برخوردهاید و هیچ اطلاعی از راهکارهای حل آن ندارید. قطعاً در چنین موقعیتی اولین راهکاری که به ذهنتان میرسد جستوجو کردن در مورد آن است. وبسایتهای بسیاری وجود دارند که پاسخ سؤالات شمارا از قبل بررسی کرده و اطلاعات کافی را در اختیار شما قرار میدهند. برخی از وبسایتهایی که دانش عمومی در اختیارتان قرار میدهند شامل: todayILearned، Quora، TED Ed، History.com و. این وبسایتها در حوزههای مختلفی به سؤالات شما پاسخ و اطلاعات جدیدی را در اختیار شما قرار میدهند.
برای تقویت اطلاعات و دانش عمومی از کتابهای مختلف نیز میتوان بهره برد. کتابهای مناسب برای تقویت اطلاعاتعمومی شامل موارد زیر میشوند:
دایره المعارف اطلاعاتعمومی اثر علی ذوالفقاری
آیا میدانید؟! نوشته احسان علم
اطلاعاتعمومی علمی اثر محمدعلی علمی
اطلاعاتعمومی موسیقی نوشته محمدرضا آزاده فر
دایره المعارف مصور ماشین اثر کاترین هنیسی
دایره المعارف مصور تاریخ جهان از نشر سایان
برای افزودن بر دانش عمومیتان با استفاده از تصاویر میتوا
نید از کتابهای مصور، شبکههای اجتماعی و وبسایتهای مختلف استفاده کنید. روزانه با گذاشتن زمان کوتاهی برای جستوجو در شبکههای اجتماعی بهطور مفید میتوانید از تصاویر اطلاعاتعمومی بهرهمند شوید. این تصاویر میتوانند در حوزه گردشگری باشند و از طریق عکس با مکانهای جدیدی در سراسر دنیا آشنا شوید.
داشتن دانش عمومی پزشکی جزئی از مومات زندگی روزمره همه ما است. قطعاً برایتان پیشآمده دچار سرماخوردگی، دنداندرد، سردرد و . شوید. اولین کاری که پس از مواجهشدن با چنین اموری انجام میدهید جستوجو برای درمانهای خانگی است. داشتن اطلاعاتی در مورد اینکه چگونه میتوان به کاهش دنداندرد یا سردرد کمک کرد ازجمله دانش عمومی پزشکی محسوب میشود که میتوانید از صفحات پزشکی معتبر آنها را دنبال کنید.
سؤالات اطلاعاتعمومی قطعاً بسیار زیاد و کلی هستند. شما هر اطلاعاتی در هر حوزهای داشته باشید شامل دانش عمومی میشود. این سؤالات میتواند شامل موارد زیر باشد:
بیشترین مصرف قهوه در دنیا متعلق به کدام کشور است؟ فنلاند
کمجمعیتترین کشور جهان کدام است؟ واتیکان
کوچکترین استخوان بدن کجاست و چه نام دارد؟ استخوان رکابی واقع در گوش
کدامیک از سیارات منظومه شمسی ما قمر ندارند؟ عطارد و زهره
گرمترین نقطه زمین کجاست؟ دشت لوت
واحد پول کشور ژاپن چیست؟ ین
پایتخت کانادا کجاست؟ اتاوا
پرطرفدارترین نام آقا در دنیا چیست؟ محمد
بلندترین رودخانه در دنیا چه نام دارد؟ آمازون
اصالت کلمه "کچاپ" از کجا آمده است؟ چین
کدام دار توانایی پریدن ندارد؟ فیل
اگر علاقهمند هستيد که سطح جديدي از آموزش را تجربه کنيد، با ما از طريق راه هاي ارتباطي زير همراه شويد
مطالعه اين مقاله در مجلهي 360 درجه ورود به سايت 360 درجه اينستاگرام ما تلگرام ما
360 درجه
یکی از مسائلی که هر شخصی حداقل یکبار در طول عمرش با آن روبرو شده: تلاش برای شناخت خویشتن واقعی است. پاسخ به پرسش: "من کیستم؟" قطعاً ساده نیست و نیاز به مهارت دارد؛ البته دست یافتن به آن نیز نیازمند تمرین بسیار است. خودشناسی در روانشناسی امری بسیار مهم و یکی از
مهارت های ده گانه زندگی به شمار میرود. مهارت خودآگاهی در زندگی لازمه موفقیت شغلی، ارتباطات انسانی، عاطفی و اجتماعی است و حتی طبق باور بسیاری از افراد، لازمه کامیابی در زندگی است. در هر مرحلهای از زندگی ممکن است کنجکاوی در مورد هویت خود، ما را وادار به جستوجو کند؛ اما بهراستی خودشناسی و خودآگاهی در زندگی چه ضرورتی دارد؟ راههای تقویت این مهارت چیست؟ با
سایت آموزشی 360 همراه باشید تا در ادامه پاسخ این پرسش مهم را بیابید.
برای تقویت مهارت خودآگاهی راهکارهایی وجود دارد که با تمرین مداوم آنها میتوانید به شناخت درونی از خود برسید. انجام تمرینات خودشناسی سبب اصلاح عادتها و رفتارهای ناسالم و مخرب میشود؛ زمانی که با خود واقعی و هویت درونیتان روبرو شدید و به شناخت کامل رسیدید، میتوانید دلایل مخرب بیرونی را کنترل کنید.
عیب و نقصهای خود را ببینید، در مورد آنها فکر کنید و اشتباهات خود را بپذیرید. زمانی به خودشناسی خواهید رسید که انتقاد از دیگران را کنار بگزارید و سعی کنید ایرادات رفتار خود را بفهمید؛ در این صورت بهجای عذر و بهانه سعی بر جبران آنها میکنید.
پیش از انجام هر کاری از خود سؤال بپرسید و دلیل انجام کار خود را پیدا کنید. درصورتیکه برای هر کاری انگیزه خود را بهطور واضح بفهمید و از منطقی و درست بودن تصمیم خود مطلع شوید، به خودشناسی رسیدهاید.
برای شناخت زبان بدن خود میتوانید هنگام راه رفتن، ایستادن و صحبت کردن از خود فیلم بگیرید و برای بهبود زبان بدن خود، آن را تماشا کنید. معمولاً افرادی که خمیده راه میروند و با صدای آهسته صحبت میکنند از اعتمادبهنفس کمی برخوردارند. اما افرادی که صاف میایستند، محکم قدم برمیدارند و با صدای رسا صحبت میکنند اعتمادبهنفس بیشتری دارند. برای افزایش اعتمادبهنفس و آموختن زبان بدن بهتر است فیلم سخنرانان بزرگ را مشاهده کنید؛ به نحوه ایستادن و استفاده از دستان هنگام سخنرانی دقت کنید و سعی کنید این موضوع را در زبان بدن خود تقلید کنید.
توجه به باورهای دیگران باعث میشود در مورد دیدگاهتان از خود بیشتر سؤال بپرسید و خود را در پایبندی به باورهایتان به چالش بکشید. سعی کنید از اساتید و والدین در مورد خودتان سؤال بپرسید و پیشنهادها و انتقادات آنها را بپذیرید؛ این افراد شناخت زیادی از شما دارند و به شما حرفهایی میزنند که نیاز است نه حرفهایی که دوست دارید بشنوید!
مدیتیشن و مراقبه به شما در متمرکز شدن بر افکارتان کمک میکند. بهتر است از تمرینهای کوتاه و دهدقیقهای شروع کنید. در مکانی آرام بنشینید، با تمرکز بر دم و بازدم نفس کشیدن خود، ذهنتان را از افکار مزاحم خالی کنید؛ با شمارش تعداد نفسهایتان پس از ده دقیقه میتوانید ببینید که افکارتان بهطور کامل متمرکز شدهاند.
در جدولی نقاط ضعف و قوت خود را بنویسید؛ سعی کنید نقاط قوت خود را تقویت و نقاط ضعف خود را مدیریت کنید. با پی بردن به درونگرا یا برونگرا بودن شخصیت خود میتوانید به موفقیتهای بزرگی دستیابید. برای پی بردن به نوع شخصیت خود از آزمونهای بسیاری که برای این موضوع طراحیشدهاند کمک بگیرید. بخش سنجش
سایت آموزش آنلاین 360 درجه میتواند شروع خوبی برای اینکار باشد.
تمامی پدر و مادرها در ذهن خود آیندهای روشن برای فرزندانشان تصور میکنند. چهبهتر که این آینده بر مبنای شخصیت واقعی فرزندشان شکل بگیرد. با آموزش مهارت خودآگاهی در کودکان میتوانید به آنها در راه رسیدن به موفقیتهایشان کمک کنید. مهارتهای زندگی از دیدگاه یونسکو بسیار پراهمیت است تا جایی که بهعنوان یکی از معیارهای سواد جهانی شمرده میشود. این توانایی در افراد کم سن و سال میتواند با استفاده از بازی آموزش داده شود؛ این بازیها توسط والدین و معلمها، بهصورت گروهی یا انفرادی انجام میشود.
علاوه بر دورههای
آموزش الکترونیکی برای تقویت مهارت خودآگاهی، میتوانید از کتابهای بسیاری که در این حوزه منتشرشدهاند کمک بگیرید؛ در ادامه به معرفی برخی از این کتابها میپردازیم:
1. کتاب خودآگاهی و مهارتهای زندگی – مهتاب علیمرادی: این کتاب در ابتدا با توضیح در مورد مهارتهای زندگی شروع و درنهایت به شما کمک میکند فرمان زندگی را به دست گرفته و بهسوی موفقیت گام بردارید.
2. کتاب از خودآگاهی تا خودشناسی- شهربانو قهاری: این کتاب به مفاهیم و رابطه میان خودآگاهی و خودشناسی میپردازد.
3. کتاب مهارت خودآگاهی- جعفر علوی: خودآگاهی در این کتاب به معنی آگاهی فرد از خود، محیط و شرایط اطراف است؛ این شرایط شامل ویژگیهای خانوادگی، شغلی و . است.
4. کتاب مهارت خودآگاهی- مهدی فتحی
اگر علاقهمند هستيد که سطح جديدي از آموزش را تجربه کنيد، با ما از طريق راه هاي ارتباطي زير همراه شويد
مطالعه اين مقاله در مجلهي 360 درجه ورود به سايت 360 درجه اينستاگرام ما تلگرام ما
360 درجه
دیدن تکتک لحظات بزرگ شدن فرزندان قطعاً تجربه قشنگی برای والدین است. برخی والدین برای آموزش علوم مختلف به آنها و تلاش کودکشان برای تکرار این آموزشها با زبان کودکانه هیجانزده هستند و وقت بسیاری صرف این کار میکنند. این آموزشها بسته به موضوعشان بهتر است در سنین خاص صورت گیرند تا نتیجه بهتری داشته باشند و فرزندتان نیز از یادگیری خسته نشود. بهترین سن برای آموزش اعداد به کودکان سهسالگی است. از سهسالگی تا پیشدبستانی فرزندتان باید بلد باشد از ۱ تا ۱۰ را بشمارد اما ومی ندارد این آموزش در سن پایین همزمان با آموزش حروف الفبا صورت گیرد. درصورتیکه علاقهمند هستید فرزندتان یادگیری بیشتری داشته باشد میتوانید این آموزشها را با بازی و فعالیتهای شاد همراه کنید.
والدین زمانی که کودکشان تا عدد ۱۰ را یاد میگیرد، نقطه عطفی برای یادگیری او میدانند. طوری که آن را نقطه شروعی برای
آموزش ریاضی و کاوش کودک در جهان تصور میکنند؛ اما در واقع کودک پیش از درک مفهوم اعداد، فقط آن را تکرار میکند. بیشتر کودکان نوپا تا دوسالگی اعداد را به زبان میآورند اما شمارش و گفتن آنها به ترتیب را با بکار بردن آن یاد میگیرند. تقریبا بین ۲ تا ۴ سالگی، آن را میفهمند و در ذهنشان شکل میگیرد.
آموزش اعداد به کودکان در سن کم میتواند باعث مهارت و آمادگی کافی برای آنها در درس ریاضی شود. اما تشخیص اعداد برای کودکان ممکن است سخت باشد بهخصوص اعداد ۲ و ۳ یا ۷ و ۸ و در اعداد انگلیسی نیز اعداد ۶ و ۹ ممکن است برای کودک دشوار باشد. شما هیچگاه نمیتوانید متوجه شوید فرزندتان چقدر یادگیری داشته تا زمانی که از او سؤال بپرسید.
فلش کارت، اعداد را به فرزندتان آموزش دهید. در مورد این موضوع مقاله
آموزش کاردستی با کاغذ رنگی ممکن است برایتان مفید باشد.
برای آموزش اعداد به کودکان برنامهها و نرمافزارهای مختلفی وجود دارد که والدین میتوانند با نظارت بر زمان استفاده، آنها را در اختیار فرزندشان قرار دهند. این نرمافزارها به زبان فارسی و انگلیسی وجود دارند و اعداد را نیز به این زبانها آموزش میدهند.
برای آموزش اعداد به کودکان دیرآموز مهمترین مسئله صبر و تحمل شماست. باید زمان کافی را برای این کودکان اختصاص دهید. این کودکان نیز علاقهمند به بازی و یادگیری با شعر و کاردستی هستند؛ اما نیاز به زمان بیشتری برای فهمیدن و عکسالعمل نشان دادن دارند.
اگر علاقهمند هستيد که سطح جديدي از آموزش را تجربه کنيد، با ما از طريق راه هاي ارتباطي زير همراه شويد
مطالعه اين مقاله در مجلهي 360 درجه ورود به سايت 360 درجه اينستاگرام ما تلگرام ما
360 درجه
برای درک افراد به ارتباط و صحبت کردن با آنها نیاز دارید و برای ایجاد این ارتباط، دیگران همواره به نشانههای کلامی و غیرکلامی شما اعتماد میکنند. سیگنالهای غیرکلامی در کنار کلماتی که به کار میبرید نقش بازی میکنند؛ اما با شروع یک مکالمه، ارتباط کلامی، همان چیزی است که دیگران برداشت، تائید یا تکذیب خواهند کرد.
تعامل گفتاری که برای اشتراکگزاری ایدههایتان دارید، بخشی جداناپذیر از دنیای امروز است که شامل بحثهای شخصی، جلسات کاری، سخنرانیهای رسمی و غیررسمی میشود. گاهی برای اینکار نیاز به حضور در
آموزش سخنرانی و فن بیان دارید و گاهی با چند تکنیک ساده میتوانید این رابطه را ایجاد کنید. اما ایجاد این رابطه شفاهی چطور میتواند به شما در ساختن شخصیتی بهتر کمک کند، طوری که همواره دیگران از همصحبتی با شما لذت ببرند؟
ارتباط کلامی یکی از عادیترین و پراستفادهترین مهارتهای ارتباطات انسانی است که در طول روز، هر انسانی به آن احتیاج دارد. البته نباید از کاربرد مهارت ارتباط غیرکلامی هم غافل شد؛ مانند ارتباط غواصها با یکدیگر و حالات بدن در اجرای پانتومیم که بدون هیچگونه مکالمهای مفهوم منتقل میشود. با این حال با تکنیکهایی میتوان به برقراری ارتباط کلامی مؤثر کمک کرد.
برای یادگیری این مهارت، اصولی وجود دارند که با رعایت آنها میتوانید در ارتباطات خود به موفقیت برسید:
حرف زدن آرام و شمرده باعث درک بهتر توسط مخاطبتان و ایجاد حس آرامش در او میشود. تند و سریع سخن گفتن در مخاطب ایجاد استرس خواهد کرد و نرسیدن به نتیجه مطلوب در ارتباط کلامی مؤثر راه بهمراه دارد. آهسته و شمرده صحبت کردن نشاندهنده میزان تسلط شما بر موضوع است.
سعی کنید در مکالمات خود اعتمادبهنفس داشته باشید. مکث زیاد نداشته باشید و سعی نکنید حرفتان را به کرسی بنشانید؛ معمولاً انسانها به صحبتهای افراد با اعتمادبهنفس با توجه بیشتری گوش میدهند.
میخواهید توجه مخاطب را به خودتان جلب کنید و انرژی مثبتی در او بوجود آورید؟ اشتیاقتان را به او نشان دهید. با شور و ذوق حرف زدن ارتباط کلامی بهتری را ایجاد میکند که منجر به رابطهای عمیقتر خواهد شد.
نحوه ایستادن، نشستن یا تکان دادن دستها و زبان بدن به علت تاثیرگذاری روی تارهای صوتی از اصول مهمی هستند که باید در مکالمات رعایت شوند.
فرض کنید به یک مهمانی دعوت شدید و تمام مدت میزبانی به شکلی عجیب استرس دارد. با خودتان تصور میکنید که مشکلی وجود دارد که او نمیتواند مانند شما از همنشینی با دیگران لذت ببرد.
راحت و آرام نبودنتان در ذهن مخاطب تداعی کننده مشکل و مسئلهای است که بهصورت ناخودآگاه باعث تحریک حالت تدافعی در ذهن او میشود. استرس در ارتباط کلامی باعث بیاعتمادی، طولانی شدن صحبت و روشن نبودن آن میشود.
هنگام صحبت مراقب تن صدایتان باشید. تحقیقات نشان دادهاند صدای فرد، صادقتر از حالت چهره اوست. شاید چهرهتان حالت خاصی را نشان ندهد اما احساس ترس، هیجان، خشم، ناراحتی و تعجب از صدا مشخص خواهد شد. لحن آرام و محکم در مخاطب احساس آرامش و اعتماد بوجود میآورد.
در هنگام مکالمه با دیگران به چشمهایشان نگاه کنید. خیره نشوید، مصنوعی نباشید و با دقت این ارتباط چشمی را نگه دارید. در این صورت اعتماد دیگران به حرفهایتان بیشتر خواهد شد. پلک زدن و غیرارادی بودن حرکت ماهیچههای اطراف چشم گاهی حس شما را از بین میبرد پس حواستان باشد که میزان این ارتباط، احساس بدی در شخص مقابل ایجاد نکند.
گاهی فکر همه چیز را کردهاید و کاملا به خودتان تسلط دارید اما عوامل محیطی شرایط را به هم میزند. سعی کنید در فضایی مناسب برای مذاکره با دیگران قرار بگزارید. محلی که انتخاب میکنید از شلوغی، رفتوآمد، صدای بوق ماشینها، بهداشت و وضعیت فیزیکی نامناسب به دور باشد.
همانطور که پیش از این نیز گفته شد، صرف نظر از فضای مذاکره، شیوه ارتباط شما با مخاطب میتواند اثر کلام شما را از بین ببرد. مواردی مانند:
علاوه بر عوامل محیطی و شنونده، رعایت نکردن برخی موارد به ارتباط کلامی مؤثر آسیب خواهد زد، مانند:
زمانی که صحبت از ارتباط شفاهی و کلامی میشود منظور اصوات، کلمات، زبان و شیوه گفتار است. ترکیب این موارد در کنار هم احساس شما را به درستی منتقل میکند و مخاطب به قول معروف زبان شما را میفهمد. به طور کلی چهار طبقهبندی ارتباطات کلامی وجود دارند:
این رابطه منحصر و محدود به شماست. مکالماتی بیصدا که درون هر شخص انجام میشود و محصول پردازش فکر و عمل اوست. فرآیندی که در تجزیه و تحلیل موضوعهای اطراف میتواند به کسی منتقل شود یا در حد افکار شما باقی بمانند. در این شکل شما فرستنده و گیرنده رابطه هستید.
مکالمهای متقابل و دوبهدو با دیگران را شامل میشود که به روشی واضح با یکدیگر سخن میگویند.
ارتباطی که میان بیش از دو نفر اتفاق میافتد و هرکسی که در مکالمه شرکت میکند اجازه تعامل و گفتگو با بقیه افراد را دارد. کنفرانس مطبوعاتی و جلسات تیمی نمونههایی هستند که با محوریت موضوعی خاص مورد بحث قرار میگیرند. گاهی تداخل و درگیری حاضران درک کامل اطلاعات را با تاخیر مواجه میکند اما یاد خواهید گرفت که در زمان کم باید منظور خود را برسانید و به دیگران هم مجال صحبت بدهید.
زمانی که در حضور جمعیت زیادی از افراد صحبت میکنید مانند مبارزات انتخاباتی و سخنرانیهای عمومی این نوع از ارتباط شکل میگیرد. در چنین مواردی معمولا یک فرستنده اطلاعات و چندین گیرنده وجود دارند.
با انتقال اطلاعات از طریق تماس چشمی، حالات صورت و حرکات بدنتان، در واقع در حال ارتباط غیرکلامی با دیگران هستید. لبخندتان در هنگام ملاقات با شخصی، پذیرش دوستی و صراحت شما را میرساند. این نوع از ارتباط منوط به دیدن و تجزیه و تحلیل حرکات بدن در مقابل بکارگیری متون نوشتاری یا گفتاری است.
روشهای مختلفی برای ارتباط موثر در محیط اداری، دوستانه و حتی رابطه بین زن و شوهر وجود دارند که نقش تعیین کنندهای در تحکیم خانواده یا تعامل با مشتری برحسب جنس روابط ایفا میکند. اهمیت آن را در موارد زیر میتوان دانست:
آنچه میتواند به تاکید ایده یا محتوای کلام شما منجر شود، استفاده از زبان بدنی است که توجه طرف مقابل را به نکته اصلی جلب کند. بطور مثال گرفتن دست نامزدتان میتواند نظر مثبت او را به حرفهایتان بهمراه داشته باشد.
فرض کنید همسرتان جملهای به شما میگوید که قصد دارید او را تایید کنید. حرکت سرتان به بالا و پایین کاملا حس شما را به او منتقل خواهد کرد.
زبان بدن شما بصورت خودآگاه یا ناخودآگاه شرایط فعلیتان را نشان میدهد. برای مثال، گاهی افراد نشانههایی از صادق نبودن، ناراحتی، هیجان یا عصبانیت را در چهره شما میخوانند.
یکی از شیوههایی که میتواند پشتیبانی و حمایت شما را از دیگران مشخص کند، میتواند یک خنده ساده یا زدن به پشت کسی باشد. به قول معروف دوصد گفته چون نیم کردار نیست.
فرض کنید شخصی مثبتاندیش هستید که همواره لبخندی ملیح به لب دارید و زبان بدنتان همیشه حالتی دوستانه دارد. شخصیت و کاراکترتان با همین رفتارها به دیگران میرسد و همه متوجه خصوصیات اخلاقی شما خواهند شد.
برای خروج از اتاق، به در اشاره میکنید، دستتان را بالا میبرید تا اجازه صحبت برای بیان ایدهای بگیرید؛ همه مثالهایی از تمایل شما به انجام کاری است که بدون استفاده از هیچ کلمهای منظور شما را رساندهاند.
زمانی که از لحنی آرام، زبان بدنی دوستانه و حرکات مستقیم استفاده میکنید، به راحتی میتوانید از پس شرایط سخت و پر از استرس بربیایید.
اگر علاقهمند هستيد که سطح جديدي از آموزش را تجربه کنيد، با ما از طريق راه هاي ارتباطي زير همراه شويد
مطالعه اين مقاله در مجلهي 360 درجه ورود به سايت 360 درجه اينستاگرام ما تلگرام ما
360 درجه
اگر دو انتخاب داشته باشید اینکه از صخره بپرید یا در میان هزاران نفر سخنرانی کنید، کدامیک انتخاب شماست؟ بیشتر افراد پرش از ارتفاع را به سخنرانی ترجیح میدهند. ترس از اینکه دیگران چه فکری راجع به شما خواهند کرد و اضطرابی که در حین صحبت در برابر جمعیت به سراغتان میآيد همان احساسی است که همه از آن فراریاند. با این حال اگر میخواهید پیامتان بطور واضح به مخاطبان منتقل شود باید تکنیکهای فن بیان و اصول سخنراني را بدانید.
چه در حین کار تیمی یا در حضور مخاطبان زیاد، نیاز به صحبت کردن دارید، با آمادگی و تمرین کامل میتوانید بر عصبی بودن خود غلبه کنید و عملکرد خوبی هم داشته باشید.
حتی اگر موقعیت شغلی شما به گونهای است که نیاز به سخنرانی ندارید، بالاخره روزی خواهد آمد که مجبور باشید در یک کنفرانس صحبت کنید، به افراد تازه استخدام شده آموزش دهید یا حتی بصورت مجازی در جلسه آنلاین با مشتریان قرار گیرید. صرف نظر از شرایط کاری، ممکن است که در مراسم عروسی دوستتان بخواهید سخنرانی کنید یا گروهی را به کاری خیرخواهانه دعوت کنید.
سخنرانی علاوه بر افزایش اعتبار، اعتماد بنفستان را نیز بالا میبرد و فرصتهای بینظیری در اختیارتان میگزارد. البته این درصورتی است که بتوانید سخنران خوبی باشید اما در شرایط برعکس، احتمالا پس از یک سخنرانی بد، ترفیع شغلیتان از بین میرود، قراردادی را بدلیل عدم ارتباط با مشتری از دست میدهید و در تیم خود هم تاثیر ضعیفی دارید طوری که دیگران روی شما حساب نخواهند کرد. بنابراین باید یاد بگیرید که خوب صحبت کنید.
برای داشتن یک سخنرانی عمومی کامل باید تیکهای عصبی، زبان بدن و حتی نحوه استفاده از صدایتان را بشناسید تا بتوانید راحت روی صحنه بروید و از آن لذت ببرید. پنج تمرینی که میتوانید در خانه هم آن را تمرین کنید عبارتند از:
چیزی که عموما باعث تپش قلب زیاد و کم شدن انرژیتان میشود، حالات و عکسالعمل افراد است. درحالیکه بیشتر اوقات آنها با شما کاری ندارند. حالات چهره آنها براساس افکارشان تغییر میکند که بندرت هم به شما ارتباط دارد.
اگر بخشی از مکالمه خود را با انرژی خوب ادامه دهید حتی در صورت نداشتن مخاطب، کمکم میتوانید در مقابل دیگران هم ارائه خوبی داشته باشید.
با تماشای خودتان میتوانید از قضاوت خودتان دست بردارید و در عوض لیستی از بهبودهای زبان بدنتان تهیه کنید. ابتدا فیلم را با صدای بلند پخش کنید و دوباره در سکوت آن را ببینید تا متوجه شوید ارتباط غیرکلامی، پیام شما را افزایش میدهد یا از آن منحرف میشود؟
حالا که نقاط ضعف و قوت خود را از تماشای ویدیو یاد گرفتید، به سمت آینه بروید. از خودتان سوالی بپرسید و در عرض یک دقیقه به آن پاسخ دهید. در حین صحبت بر حالات صورت خود تمرکز کنید، با تطابق آن با لحنتان باید بتوانید علاوه بر هدایت پیام، مخاطب خود را جذب کنید.
حالا به خود استراحت دهید و به سراغ تماشای
ویدئو سخنرانی TED (مانند فیلمهای کریس اندرسون از مدیران تد) در
سایت 360 درجه بروید. به تن صدا و زبان بدن سخنرانان حرفهای و قدرتمند توجه کنید و آن را در تمرینهای خود بگنجانید. شرکت در کارگاه و دوره های آموزش آنلاین نیز راهی است که میتواند در تقویت اعتماد به نفس و افزایش مهارتهای کلامی موثر باشد. در هر شهری باشید از بندرعباس گرفته تا گرگان این کلاس ها میتوانند به شما کمک کنند.
زمانی که با دیگران حرف میزنید تیکهای کلامی خود را بشمارید. هنگام صحبت ارتباط چشمی برقرار کنید و با استفاده کمتر از این صداها، بر پیام خود تمرکز کنید. آرامتر صحبت کنید تا بتوانید کنترل بیشتری روی حرفهایتان داشته باشید.
مبحث
برنامه توسعه فردی و زمانبندی در چارچوبهای مختلف آن از مسائلی است که مورد توجه بسیاری از افراد قرار دارد و با کمی جستجو میتوانید کتابهای خوبی در این زمینه پیدا کنید.
ساختار جمله شما برای جذب مخاطب اهمیت بسیاری دارد. اینکه موضوعی در هنگام نوشتن جذاب است، شاید در هنگام بیان خیلی یکنواخت و کسلکننده باشد. سعی کنید جملات کوتاه و روان بکار ببرید که فهم آن نیز ساده باشد.
صرف نظر از ساختار، باید بتوانید عبارات را شمرده تلفظ کنید و بر روی نفس کشیدن خود کنترل داشته باشید تا نفس کم نیاورید. برای تمرین ادای درست کلمات، جملات زیر را تکرار کنید:
لای رولت رندهی لیمو رفته
کانال کولر، تالار تونل
غولا رو، با قند گول می زنیم
شیش سیخ کباب سیخی شیش هزار
تاجر تو چه تجارت می کنی؟ تو را چه که من چه تجارت میکنم؟
قوری گل قرمزی
یه یویوی یه یورویی
سپر جلوی ماشین عقبی خورد به سپر عقب ماشین جلویی
این باد چه بد بادی بود که من باد به بدی این باد دگر باد ندیدم!
دستم در دبه بود، دبه درش دستم بود
دوغ گاز دار، گاز دوغ دار!
چه ژست زشتی!
سه سیر سرشیر سه شیشه شیر
لیره رو لوله لوله رو لیره
رالی لاری!
کارل و لرل کارها رو رله کردن
چایی داغه، دایی چاغه!
دل به دلت دله این دله دل مرده بده بده دل که بد آورده
سه رفتن به بز ی ُ یه یه بز ید ُ یه دو بز ید
ششلیک شنسل شنسل ششلیک
سپر عقب ماشین جلویی زد به سپر جلو ماشین عقبی
کشتم شپشِ شپش کشِ شش پا را
چیپس، چسب، سس
افسر ارشد ارتش اتریش
زیرۀ ریزه میزه، از زیر میز میریزه
ریش شیری سیبیل شیری، سیبسی شیری ریش شیری
اگزیستانسیالیسم !
سربازی سر سرسره بازی زد سر سربازی را شکست
شست ، سشوار کرد
شیخ شمس علی در شمس آباد
به نام وجودی که وجودم ز وجودش به وجود آمده است!
لورل روی ریل راه میرفت
منوچهر با یه بقچه پر ترپچه، توی باغچه، خورد پیازچه!
دستِ راستِ ماستِ سُسه
کوکتل کتلت ، کتلت کوکتل
پشتی پستچی کدپستی
سمسار تو سمساریش پوست سوسمار داشت
اگر علاقهمند هستيد که سطح جديدي از آموزش را تجربه کنيد، با ما از طريق راه هاي ارتباطي زير همراه شويد
مطالعه اين مقاله در مجلهي 360 درجه ورود به سايت 360 درجه اينستاگرام ما تلگرام ما
360 درجه
همزمان با افزایش برندها، رقابت بیشتری میان نامهای تجاری آغاز شد که نتیجه آن حجم بیشتری از آگهیهای تبلیغاتی بود. در این بازار رقابتی مخاطبین و مصرف کنندگان تعیین کننده ماندگاری برند بودند و هستند که هریک خواستهای متفاوت داشتند. تامین این نیازها مستم تبلیغات هدفمند بود، طوری که با مشخص کردن هدف و پرسیدن سوالات درست بتوان اثری موفق خلق کرد:
در بازار رقابت، چند اصول کلی وجود دارند که میتواند به ایجاد تبلیغاتی موثر با کارایی بیشتری کمک کند. در این مقاله به برخی از شاخصههایی که میتواند برای خلق یک تبلیغات هدفمند مهم باشد، اشاره شده است:
در دورانی که عجله و شتابزدگی بخشی از زندگی روزمره شده است باید سعی کنید صریح و مختصر بر روی خدمات مهمی از محصول تمرکز کنید. چرا که گنجاندن پیامهای بسیار زیاد در یک تبلیغ یا استفاده از رسانههای گسترده و متعدد تنها باعث مقابله مشتری میشود.
اختراعات دیروز ارزش خود را از دست دادهاند و محصولات به روز شدهاند؛ سلیقهها در همین راستا روز به روز شکلی متفاوتتر پیدا میکنند، پس باید گروه مخاطب خود را بشناسید و متناسب با نوع نگاهشان تبلیغ کنید.
پژوهشی که توسط «الیگوی و مدر» انجام گرفته نشان میدهد که یک سوم آگهیها درست فهمیده نمیشوند. از اینرو بسیار مهم است که داستانی قابل فهم پشت یک ایده تبلیغاتی باشد. درواقع میتوان گفت:
هیچ کس طرفدار گفتگوی یک طرفه نیست و از آن بدتر دادن وعدهای است که به آن عمل نکنید. با این کار در نهایت اعتماد مخاطب خود را از دست خواهید داد.
مهم است که مخاطب هدف خود را بشناسید و با در نظر گرفتن بودجه تبلیغاتی به شکل سادهای مخاطب را ترغیب کنید. هر چند که تکرار در به نمایش گذاشتن یک تبلیغ مهم است، اما اگر شما تاثیرگذار باشید لازم نیست که با تکرار متعدد تبلیغ محصول، مزاحمتی برای مخاطبان ایجاد کنید.
سهم بازار هر کمپانی به طور مستقیم با تلاشهای تبلیغاتی آن نسبت دارد. اینکه چه رسانهای برای چه تبلیغی مناسب است میتواند باعث موفقیت چشمگیری در فروش محصول شود.
تلویزیون، رسانه چند حسی معتبر است، هنوز هم آگهیهای تلویزیونی سهم بسزایی در خرید یک محصول دارند. رادیو، رسانهای خودمانی و شخصی است؛ حذف تصویر در این رسانه باعث شده تبلیغات بتواند تخیل مخاطب را درگیر کند. بیلبوردها این امکان را میدهند تا در سطح شهر باشید، اما احتمالا بیشترین رسانهای است که احتیاج به تمایز دارد، چرا که باید در فرصتی کم توجه مخاطب را جلب کنند؛ اما اینترنت، امروزه به عنوان رسانهای فعال ایفای نقش میکند. هنوز هم بسیاری از افراد برای خرید محصول در گوگل جستجو میکنند و رسانههای تعاملی نظیر اینستاگرام و تلگرام این امکان را میدهند تا ردپای دقیقی از بازدیدکنندگان سایت را ببینید.
روسر ریوز، سالها در آژانس تبلیغاتی «تد بیت» مشغول به کار بود و در سال 1961، کتابی با عنوان «واقعیت در تبلیغات» نوشت. وی در آن کتاب، فعالان عرصه تبلیغات را مم میکند که تمامی ابزارهای ارتباطی خود را روی فرآیندی به نام یو.اس.پی (پیشنهاد فروش به شیوهای منحصر به فرد) متمرکز کنند. ریوز در مورد این فرآیند مینویسد: «مشتری میخواهد از هر تبلیغی فقط یک چیز را به خاطر بسپارد؛ یک ادعای قوی یا ایده خلاقانه»
این ادعا البته نباید بزرگتر از خود محصول یا خدمت عرضه شده باشد و باید قدرت آن به حدی باشد که وقتی مخاطب قصد خرید دارد، فوری آن را به یاد بیاورد.
زمان مناسب این است که وقتی دیگران نیستند، شما باشید پس یک برنامه ریزی مناسب با
استراتژی قیمت گذاری درست برای تبلیغات در نظر بگیرید. برای برنامه ریزی موثر این راهکارهای تبلیغاتی باید قدمهایی را بردارید: معرفی محصول، جستجو برای یک ایده کلیدی، انتخاب مخاطب، تعیین هدف و در نهایت تعیین بودجه.
متفاوت بودن در بسیاری از موارد خطرناک به حساب میآید اما تبلیغات جایی است که با خیال آسوده باید متفاوت باشید. چیزی را ارائه دهید که میتوانید مدافع آن باشید و همیشه خط قرمزها را هم در نظر بگیرید.
به جای آنکه روبهروی مخاطب قرار بگیرید کنارش بایستید و فکر کنید که آیا خودتان مشتری محصولی که در حال تبلیغ آن هستید، خواهید شد؟ باید به مخاطب اطلاعات درست و دقیقی بدهید تا تصوری روشن از محصول داشته باشد. این امیدی واهی است که اگر یکبار مشتری را جذب کردید و او به خرید محصول عادت کرد، برای همیشه او را بهعنوان یک مشتری وفادار خواهید داشت، واقعیت این است باید برای مخاطبهای قبلی یک محصول هم راهکارهای خلاقانه داشت.
شنیدن نظرات مختلف همیشه راهگشاست و تشکیل اتاقهای فکر برای رسیدن به یک ایده در تبلیغات به همین دلیل است. البته نباید ارائه نظرات مختلف باعث پراکندگی شود یعنی تبلیغ ترکیبی از ایدهها، آرا و سلایق متفاوت باشد. یک نفر باید پس از شنیدن همه ایدهها و با توجه به استراتژی به یک جمعبندی برسد.
اگر جنسی خوب نبود بههیچوجه نپذیرید که برایش تبلیغ کنید. وقتی دروغ بگویید نهتنها بار گناه خود را سنگین میکنید، بلکه به همکارانتان هم آسیب میزنید، چون نگاه مشتری به مقوله تبلیغ خدشهدار میشود.
و درنهایت، عملکرد مفصلی از خود به سفارشدهنده ارائه دهید تا هم سفارشدهنده تصور درستی از آنچه اتفاق افتاده است داشته باشد و هم پایبندی خود به تعهدات را نشان بدهید.
اگر علاقهمند هستيد که سطح جديدي از آموزش را تجربه کنيد، با ما از طريق راه هاي ارتباطي زير همراه شويد
مطالعه اين مقاله در مجلهي 360 درجه ورود به سايت 360 درجه اينستاگرام ما تلگرام ما
360 درجه
خشم احساسی بد نیست و کاملا طبیعی و سالم است. مانند هر احساس دیگری پیامی به شما منتقل میکند که شما در وضعیتی ناراحتکننده، ناعادلانه یا تهدیدآمیز قرار دارید. مهارت کنترل خشم و شیوه ابراز احساسات هیجانی نباید به شما و دیگران آسیبی بزند. در واقع نباید تاثیری منفی بر نحوه دید افراد، قضاوت یا موفقیت شما داشته باشد.
خشم مزمن و خارج از کنترل میتواند عواقب جدی بهمراه داشته باشد با تاثیری چشمگیر بر همه جوانب زندگی. برخلاف تصور عموم، مدیریت خشم، یادگیری سرکوب آن نیست بلکه درک پیامی است که بهمراه دارد و بیان آن به شیوهای که کنترل خود را از دست ندهید. با این کار نه تنها احساس بهتری خواهید داشت بلکه با مدیریت درگیریهای زندگی، موجب تقویت روابطتان میشوید.
از جمله اثرات آن بر زندگیتان موارد زیر است:
سلامت جسمی
فعالیت حرفهای در محیطی پر از استرس و خشم میتواند شما را در معرض بیماریهای قلبی، دیابت، کاهش سیستم ایمنی، بیخوابی و فشار خون بالا قرار دهد.
سلامت روانی
عصبانیت مزمن، انرژی ذهنی زیادی مصرف میکند و موجب مکدر شدن افکارتان میشود. تمرکز و لذت بردن از زندگی را دچار دشوار میکند و در نهایت به افسردگی و استرس مبتلا خواهید شد. پس اهمیت
سلامت روانی نباید هرگز فراموش شود.
شغل
انتقاد سازنده، حل خلاقانه اختلافات و بحثهای مداوم کاملا سالم هستند اما کنترل نکردن احساسات و عصبانیتتان در حین کار با همکاران یا مشتریان، تنها احترام آنها نسبت به شما را از بین میبرد طوریکه با ریسک از دست دادن شغل و مشتریان خود روبرو میشوید.
ارتباطات
عصبانیت میتواند موجب ایجاد زخمهایی ماندگار در میان افرادی شود که بیشتر از همه دوست دارید و مانع از روابط همکاری و دوستی شما شود. در این حالت دیگران نمیتوانند به شما اعتماد کنند و احساس راحتی داشته باشند؛ این مسئله به کودکان آسیب زیادی میزند.
عصبانیت میتواند ناشی از سرخوردگی، توهین کلامی، پرخاشگری جسمی و برداشت بیعدالتی باشد. برای افرادی که با شما در ارتباطند احساس خشمگینانه میتواند به چرخهای معیوب از خشم متقابل و رفتارهای مخرب دامن بزند.
همانطور که در تصویر میبینید احساس خشم میتواند گاهی موجب رفتارهایی چون حساس شدن، سردی و خودخواهی باشد که با انتقاد محترمانه و سازنده متفاوت است. در این حالت فرد خشمگین بر روی موضوع تمرکز نمیکند و با حمله به شخص روبرو شرایط رفتاری متقابل را مهیا میکند؛ رفتارهایی چون بیاحترامی، رد شدن و سرزنش کردن.
برای بررسی این چرخه در روابط عاطفی شرایط زیر را در نظر بگیرید:
شخص A و B مشکلات مالی بسیاری دارند، روزی شخص A هنگام بازگشت از محل کار لباسی گرانقیمت برای خود میخرد. شخص B بجای توضیح خواستن خشمگین شده و به رفتارهایی چون فریاد زدن و برخورد فیزیکی متوسل میشود.
در این مقطع آنچه به این چرخه خشم دامن میزند درک دقیق B از رفتار A است و با توجه به شناختی که زوجین از یکدیگر دارند میتوانند واکنش خصمانه یا انتقاد سازنده طرف مقابل را تشخیص دهند.
این موضوع ادامه پیدا میکند زیرا افراد به جای پاسخ و حمایت، رفتاری تهاجمی دریافت کردهاند و خشم یکی، موجب ترغیب دیگری شده است.
سعی کنید رفتار همسرتان را مثبت ارزیابی کنید. خرید گرانقیمت او به منزله فراموشی مسائل مالی نیست و در کنار کلیه کمکهایی که به شما در کاهش هزینهها و مخارج کرده است به وسیله خریداری شده نیاز دارد.
بجای توهین، تهدید و رفتارهایی از این دست در مورد آن صحبت کنید. با افکاری دوستانه همراه با حمایت، مهربانی و سازش اینکار را انجام دهید و نه با طرد کردن و تلافی.
ناسزا نگویید و از بکاربردن الفاظی چون هرگز، همیشه، بدترین و . خودداری کنید تا بتوانید بدون تحریک شریک زندگیتان این چرخه را بشکنید.
در کارگاه مرتبط با رفتارهای هیجانی شرکت کنید و راهکارهای روانشناسی در
برنامه توسعه فردی را بکار ببندید.
کودکان درک درستی از تفاوت میان عصبانیت و رفتار پرخاشگرانه ندارند و زمانی که نتوانند با احساسات خود کنار بیایند با سرکشی، بیاحترامی، پرخاشگری و بدخلقی پاسخ میدهند.
کنترل نشدن پرخاشگری میتواند پیامدهایی چون مشکلات تحصیلی، طرد شدن توسط همسالان و سلامت روانی ضعیف را بهمراه داشته باشد که برای تعدیل این رفتار میتوان از پنج تکنیک مختلف استفاده کرد:
به کودک خود بیاموزید که به احساساتش برچسب بزند. بطور مثال به او بگویید که عصبانی بودن اشکالی ندارد اما ضربه زدن درست نیست. با این کار به او کمک میکنید که کنترل اعمال خود را در دست گیرد.
گاهی رفتار خشونتآمیز ناشی از غم، اندوه یا خجالت است، پس سعی کنید تا دلیل عصبانیت او را کشف کنید. با صحبت به مرور زمان، میتوانند با تشخیص حالات روحی خود همه چیز را تحت کنترل بگیرند.
نحوه کنار آمدن با مشکلات در شما میتواند همانند الگویی در فرزندتان عمل کند. اگر همواره با مهربانی کارهایتان را انجام دهید حتی در هنگام بیحوصلگی، آنها نیز یاد میگیرند تا همان کار را انجام دهند.
به کودکتان نشان دهید که عصبانی بودن احساسی طبیعی است و بزرگسالان نیز با آن مواجه میشوند اما با شیوههای سالم با آن برخورد میکنند. برای مثال بگویید: من عصبانیم که ماشین جلوی ما برای عبور بچهها توقف نکرد اما من میایستم تا آنها با خیال راحت از خیابان رد شوند.
زمانی که در مقابل فرزندتان خونسردی خود را از دست میدهید مسئولیت رفتارتان را به عهده بگیرید. عذرخواهی کنید و در مورد آنچه باید به جای آن انجام دهید بحث کنید. بگویید: متاسفم که مجبور شدید داد زدن من را ببینید، من باید صبر میکردم تا آرام شوم.
بیشتر خانوادهها قوانینی غیررسمی برای پذیرش مسائل دارند اما سعی کنید با مکتوب کردن آن انتظارات خود را مشخص کنید. البته این مقررات باید براساس رفتاری محترمانه نسبت به همه خانواده باشد. به آنها بیاموزید که پرتاب اشیا، شکستن وسایل یا صدمه جسمی زدن، از مواردی هستند که نباید در هنگام عصبانیت انجام شوند.
کودکان باید راههای مناسب برای مقابله با خشم خود را بدانند. به جای اینکه به او بگویید برادرت را اذیت نکن توضیح دهید که به جای ضربه زدن در هنگام عصبانیت باید چه کاری انجام دهد مثلا بگویید: دفعه بعد از هم دور شوید یا با هم صحبت کنید.
جعبهای را با کتاب، مدادرنگی یا اسباببازی پر کنید تا با آن به آرامش برسند. علاوه بر اینکه نقاشی در مورد این مسئله میتواند رویکرد ذهنی او را از ماجرا نشان دهد، با پرت کردن حواس میتوانید به آرامش ذهن و بدن او کمک کنید.
گاهی نیز دور بودن از موقعیت و چند دقیقه وقت برای آرام شدن میتواند ابزار مناسبی باشد. به او بیاموزید که پیش از دچار مشکل شدن، زمانی را برای آرام شدن درخواست کند و سپس به دنبال راهکاری صلح آمیز برای حل مشکل باشد.
با رعایت قوانین خشم به کودک خود پاداش دهید، تا انگیزهای برای مهارتهای کنترل خشم داشته باشد. اما در صورت پرخاشگری، عواقب کار را فورا به او یادآوری کنید مانند جریمه بصورت کاهش فرصت بازی یا از دست دادن امتیاز.
با مشاهده فیلم آموزش
دوره مدیریت خشم میتوانید اطلاعات کاملی از مهار اینگونه رفتارها در فرزندتان یاد بگیرید و با کمک متخصص یا روانشناس برای بهبود او تلاش کنید.
تصور کنید عصبانیت نوجوان شما مانند یک بادکنک است. وارد شدن هوا و فرستادن آن به آسمان طی چندین فعالیت انجام میشود و شما باید روش تخلیه آن، بدون ترکیدن را یاد بگیرید. موارد زیر از جمله کارهایی هستند که میتوانید برحسب شرایط انجام دهید:
باید یاد بگیرید که خشم خود را کنترل کنید و نه سرکوب. بهترین راه برای در دست گرفتن شرایط و یافتن راهکارهایی برای مهار آن را میتوانید در ادامه مقاله بخوانید:
پیش از اینکه غضب و عصبانیت بر شما غلبه کند با شناخت نشانههای خشم در خود میتوانید با آن مقابله کنید. برخی از این علائم عبارتند از:
خشم را میتوان پاسخی طبیعی از شرایط دانست مانند زمانی که احساس میکنید در حق شما یا دیگری بیانصافی شده است. بنابراین اگر خود را عصبانی دیدید به دنبال دلیل باشید. از جمله مواردی که موجب چنین رفتارهایی در شما میشوند عبارتند از:
درصورتی که ابتدا روی شناسایی و سپس مقابله با خشم خود کار کنید، چنین تاثیر مخربی بر روابط، بدن، ذهن و احساساتتان نخواهد داشت.
گاهی اوقات نوشتن مطالب میتواند به پیدا کردن دلیل عصبانیت و چگونگی کنار آمدن با آن کمک کند. این تکنیک مهارت کنترل خشم میتواند ذهن شما را خالی کند تا نگاه عمیقتری به موضوع داشته باشید.
با وجود ساده بودن اما خیلی عملی است. فکر کردن به چیز دیگری به غیر از موضوع ناراحت کننده شما در 100 ثانیه شما را آرام خواهد کرد. در واقع فرصتی در اختیارتان میگزارد تا افکار خود را جمع کنید و از شرایط دور بمانید.
ورزش راهی مناسب برای دور شدن از تنشهاست. میتوانید کمی قدم بزنید یا درصورت امکان ورزشی پرانرژی مانند بوکس انجام دهید.
همکلام شدن با شخصی که مورد اعتمادتان است میتواند بار زیادی از ذهنتان بردارد.
اگر علاقهمند هستيد که سطح جديدي از آموزش را تجربه کنيد، با ما از طريق راه هاي ارتباطي زير همراه شويد
مطالعه اين مقاله در مجلهي 360 درجه ورود به سايت 360 درجه اينستاگرام ما تلگرام ما
360 درجه
حتماً تابهحال کلمه اختلال شخصیت به گوشتان خورده. در نگاه اول اگر هیچ اطلاعاتی در مورد این بیماری نداشته باشید شاید به نظر ترسناک برسد. با مجله 360 درجه همراه باشید تا در ادامه به بررسی این موضوع پرداخته شود.
اختلال شخصیت نوعی از اختلالات روانی است که در آن فرد دارای الگو فکری، رفتاری و عملی سفتوسخت و ناسالم است. فرد مبتلا به هر یک از انواع این اختلال در درک و ارتباط با موقعیتها و افراد مشکل دارد. این موضوع سبب مشکلات قابلتوجه و محدودیت در ارتباطات، فعالیتهای اجتماعی، کار و مدرسه میشود. در برخی مواقع ممکن است فرد متوجه وجود آن در خود نشود و رفتار و طرز فکرش به نظر خود فرد عادی به نظر برسد و دیگران را برای چالشهایی که با آن مواجه میشود، سرزنش کند.
این اختلال معمولاً در دوران نوجوانی و اوایل بزرگسالی شروع میشود و انواع مختلفی دارد. در برخی از موارد تا میانسالی علائم آن مشخص نمیشود.
اختلالات شخصیت از نظر روانشناسی بهصورت زیر تقسیمبندی میشود. بسیاری از افراد مبتلابه یک اختلال شخصیتی نیز علائم و نشانههای حداقل یک اختلال شخصیت اضافی را دارند. برای تشخیص این اختلال نیازی نیست تمام علائم خود را نشان دهند.
این دسته افراد با رفتارهای عجیبوغریب مشخص و شناخته میشوند که شامل اختلال شخصیت پارانوئید، اسکیزوئید و اسکیزوتایپی میشود.
در دسته دوم اختلالات مربوط به تفکر یا رفتار نمایشی، بیشازحد احساسی و غیرقابل پیشبینی است و شامل اختلال شخصیت ضداجتماعی، مرزی، خودشیفتگی و نمایشی میشود.
نمیتوان گفت کدام نوع از اختلالات شخصیت بدترین هستند زیرا هر یک بهتنهایی میتواند زندگی فرد را مختل کند و موجب جلوگیری از عادی طی شدن روند زندگی وی گردد. بهتر است اگر علائم این اختلال را در خود یا هر یک از اعضای خانواده مشاهده کردید برای جلوگیری از ایجاد هر نوع خللی در زندگی برای برطرف کردن آن اقدام کنید.
اگر علاقهمند هستيد که سطح جديدي از آموزش را تجربه کنيد، با ما از طريق لینکهای زير همراه شويد
ورود به سايت 360 درجه اينستاگرام 360 درجه تلگرام 360 درجه
360 درجه
در لحظهای که یک دستتان به قاشق برای غذا خوردن است و دست دیگرتان به تلفن همراه، همزمان که در شبکههای اجتماعی میچرخید، اخبار را از تلویزیون دنبال میکنید به قرار کاری با آقای فلانی هم فکر میکنید. شاید بهتر باشد لحظهای با ایستید و هرچه در ذهنتان است را فراموش کنید. کمی آرامش بگیرید و این مقاله را در مورد مدیریت زمان مطالعه کنید. بیشک اگر مدیریت زمان داشته باشید نیازی نیست همزمان ذهن خود را مشغول اینهمه کار بکنید.
مدیریت زمان یک استراتژی برنامهریزی برای زمان در دسترس است. این کار به مفیدتر واقعشدن فعالیتها کمک میکند.
مدیریت زمان علاوه بر برنامهریزی و ایجاد نظم در کارها مزایای دیگری دارد.
کاهش استرس: دنبال کردن یک برنامه با کارهای زمانبندی شده باعث کاهش سردرگمی میشود. انجام دادن کارها به ترتیب و خط زدن آنها به ترتیب در فهرست بازرسیتان به شما فرآیند پیشرفتتان را نیز نشان میدهد. بدین ترتیب استرس کارهای انجامنشده در ذهنتان باقی نمیماند.
زمان بیشتر: انجام دادن کارها هرکدام در زمان مخصوص به خود باعث میشود در طول روز نهتنها زمان تلفشده نداشته بلکه میتوانید زمان بیشتری برای رسیدگی به تفریحات و کارهای دیگر داشته باشید.
دستاوردهای بیشتر: تجربه ثابت کرده است افرادی که میتوانند زمان خود را مدیریت کنند، در زمان کمتر میتوانند به موفقیتهای بیشتری نیز دست یابند.
برای اینکه بتوانید مدیریتزمان را بیاموزید باید تفاوت میان ضروری و مهم را بدانید. این کار به شما در اولویتبندی کارها کمک خواهد کرد. علاوه بر این موضوع، برای اینکه بتوانید زمان خود را مدیریت کنید میتوانید از رعایت چند قانون شروع کنید. در ادامه قوانین مدیریتزمان بیانشده است.
قوانین مدیریتزمان شامل 7 مورد است این 7 قانون را بهصورت یک چرخه در نظر بگیرید و برای هرروز خود تکرار کنید. با این کار میتوانید بگویید قدمهای اول را برای مدیریتزمان برداشتهاید.
پسازاینکه با قوانین مدیریت زمان آشنا شدید وقت آن رسیده که جدول مدیریت زمان خود را تشکیل دهید. داشتن جدول مدیریت زمان کار سختی نیست و کارهای شما را به ترتیب در مقابلتان قرار میدهد تا به ترتیب زمان و اولویتشان آنها را انجام دهید. برای تهیه چنین جدولی میتوانید مانند برنامه هفتگی دوران مدرسه جدولی تهیه کنید. برای هرروز هفته ساعتها را بنویسید و برنامه خود را با در نظر گرفتن 7 قانون بالا وارد جدول کنید.
جدول دیگری که برای مدیریت زمان میتوانید تهیه کنید بر اساس اولویتبندیتان است. در این جدول باید دو محور داشته باشید یکی برای میزان ضروری بودن و دیگری بر اساس اهمیت کارتان. در این جدول دو ستون و چهارخانه درست کنید. در خانه اول سمت چپ و بالا کارهایی را بنویسید که باید اول انجام شوند و از ضرورت زیادی برخوردارند. در خانه دوم ردیف بالا کارهای را که در مرحله دوم قرار است انجام شوند و انجامشان نیز ضروری است را بنویسید. خانه سمت چپ در ردیف پایین مربوط به کارهایی است که میتوانید آن ها را بعدا هم انجام دهید و اولویت بالایی ندارند. سرانجام آخرین خانه برای کارهای غیرضروری است که انجام نشدنشان نیز فرقی به حالتان ندارد.
اگر اهل خواندن کتاب روانشناسی باشید قطعاً برایان تریسی را میشناسید. کتاب مدیریتزمان اثر این نویسنده از کتابهای مفید و مطرح این موضوع است. علاوه بر آن کتاب قورباغه ات را بخور اثر این نویسنده به شما در تغییر عادات نادرست و داشتن بازدهی بیشتر در زمان کمتر کمک خواهد کرد.
کتاب هفت عادت مردمان مؤثر از جمله کتابهای پرفروش مدیریتزمان است. این کتاب برای اولین بار در سال 1989 به چاپ رسید و برای اینکه بتوانید بهره وری خود را چه از نظر شغلی و چه از نظر شخصی ارتقا بخشید به شما کمک خواهد کرد.
کتاب 168 ساعت به شما اثبات میکند بیش از آنچه فکر میکنید زماندارید. این کتاب از نوشتههای پرفروش لارا واندرکام است و با مثالهایی از موفقیت در دنیای واقعی به شما نکاتی در مورد تغییر عادات و مدیریتزمان یادآور میشود.
معروفترین کتاب مدیریتزمان که این روزها بسیار پرفروش است، کتاب مدیریتزمان برایان تریسی است که قبلاً به آن اشاره شد. این کتاب بهصورت چاپی و صوتی در دسترس است. اگر شما نیز از آن دسته آدمها هستید که وقت کافی برای مطالعه کتابهای چاپی ندارید میتوانید از نسخه صوتی این کتاب استفاده کنید.
اگر علاقهمند هستيد که سطح جديدي از آموزش را تجربه کنيد، با ما از طريق لینکهای زير همراه شويد
ورود به سايت 360 درجه اينستاگرام 360 درجه تلگرام 360 درجه
360 درجه
هنگامیکه کارمندان راجع به مهارتی به نام حل مسئله صحبت میکنند، معمولاً به توانایی مدیریت شرایط غیرمنتظره و سخت مانند چالشهای پیچیده محل کار اشاره دارند. هنگامیکه مهارت حل مسئله توسط کارمندان ارزشمند شمرده شود، میتواند در شرایط دیگری نیز کاربردی باشد.
در تعریف این مهارت میتوان گفت: مهارتی است که به شما در تشخیص منبع اصلی مشکل و پیدا کردن راهحل مؤثر کمک میکند. باوجوداینکه حل مسئله میتواند بهتنهایی یک مهارت شمرده شود اما مهارتهای دیگری وجود دارد که مکمل آن هستند. این مهارتها شامل مهارت تصمیمگیری، برقراری ارتباط، تحلیل، جستوجو و.میشوند. مهارت حل مسئله تا جایی اهمیت دارد که فردی که از این توانایی برخوردار باشد میتواند بهراحتی با مشکلات مواجه شود و برای آنها راهکار ارائه دهد.
برای حل یک مسئله بهطور مؤثر شما از مهارتهای مختلفی که در بالا ذکر شد استفاده میکنید در ادامه مثالی از استفاده این مهارتها بیان میشود.
مهارت جستوجو برای حل مسئله ضروری محسوب میشود. بهعنوان کسی که حل یک مسائل را بر عهده دارد باید قادر به تشخیص علت مشکل و فهم کامل آن باشد. بهعنوانمثال در محیط کار میتوانید با داشتن یک طوفان فکری با دیگر اعضا در مورد مسئله اطلاعات بیشتری جمعآوری کنید.
توانایی تحلیل شرایط، یکی از اولین مومات حل مسائل است. مهارت تحلیل به شما در فهم و ارائه راهکارهای مؤثر کمک میکند. برای تشخیص و تحلیل کارآمد یا ناکارآمد بودن راهبردهای حل مسئله نیز به این مهارت نیاز خواهید داشت.
بخشی از فرآیند حل مسئله تصمیم گیری است. برخی مواقع لازم است سریعاً بتوانید این کار را انجام دهید که این امر با داشتن دانش و تجربه کافی امکانپذیر است. درصورتیکه از آن دسته افراد هستید که تجربه کافی برای تصمیم گیری ندارید، مهارت تجزیه تحلیل و جستوجو به شما کمک خواهد کرد.
هنگام شناسایی راهحلهای ممکن باید بدانید چگونه مشکل را با دیگران در میان بگذارید. علاوه بر آن هنگامیکه مشکل و راهحل خود را با دیگران نمایشان میگذارید، باعث کاهش سردرگمی و سهولت انجام کار میشود.
برای تقویت مهارت حل مسئله باید مهارتهای پیشنیاز آن را تقویت کنید. بهعنوانمثال میتوانید برای هر موضوع کوچکی از هر یک از مهارتهای جستوجو، تحلیل، تصمیم گیری و ارتباط به شکل متفاوتی استفاده کنید. این امر موجب تقویت مهارتهای دیگر و افزایش تجربه میشود. با تمرین بیشتر بهراحتی میتوانید بر هر موضوعی تمرکز کنید و آن را جستوجو و تحلیل کنید. همچنین مواجهه با موضوعات مختلف و تجربه بیشتر سبب قدرت تصمیمگیری سریع نیز میشود.
اگر علاقهمند هستيد که سطح جديدي از آموزش را تجربه کنيد، با ما از طريق لینکهای زير همراه شويد
ورود به سايت 360 درجه اينستاگرام 360 درجه تلگرام 360 درجه
360 درجه
امروز که در محیط کارتان مشغول بحث درباره موضوعی بودید و قصد بازگویی مقالهای مرتبط را داشتید که ماه پیش مطالعه کردید، چقدر از آن را به یاد آوردید؟ یکی از چالشهای مدیریت یادگیری، دوام اطلاعات در حافظه است. اینکه دانشی که کسب کردید برای مدت طولانیتری در حافظه شما باقی بماند، میتواند از طریق تکنیکهای مختلف اتفاق بیافتد.
نرخ فراموشی یا آنچه هرمن ابینگ هاوس آن را "منحنی فراموشی" مینامد، ارتباط نزدیکی با نگهداری و مرور اطلاعات دارد. طوری که گاهی چند روز پس از گذراندن دوره یا مطالعه مطلبی، آن را بدرستی بیاد نمیآورید. اما اطلاعاتی که مدت زمان زیادی از آن گذشته است را فراموش نکردهاید و هرزمانی که به آن نیاز دارید میتوانید از آن استفاده کنید؛ حتی پس از هفتهها، ماهها یا سالها.
زمانیکه صحبت از تسلط یا تخصص بر روی موضوعی میشود، درواقع بحث درباره مرور اطلاعات است. میتوانید هرچیزی که بتازگی با آن مواجه شدید را بیاد بیاورید اما اگر آنها را مرور نکنید، بزودی دیگر در دسترس نخواهند بود. بنابراین آنچه اهمیت دارد و باید روی آن تمرکز کنید: ماندگاری دانش شماست.
با همه این تفاسیر و با توجه به اولویت بالای مرور کردن، چطور میتوان آن را اندازهگیری کرد؟ از چه روشی میتوان متوجه شد برای بخاطر سپردن موضوعی به چه میزان انرژی و زمان نیاز دارید؟
سرگو (cerego) شرکتی در حوزه تولید محتوا، تحقیقاتی را به بررسی ماندگاری آموزش و تاثیر مرور کردن بر آن اختصاص داد. 7334 نفر در این پژوهش به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند.
نمودار بالا توانایی کاربران را در بخاطر سپاری موضوعات طی بازه ۶ هفته نمایش میدهد. بطور طبیعی با گذشت زمان، یادآوری آن نیز سختتر خواهد شد. با این حال تعداد دفعات مرور، از محو شدن سریع آن از حافظه جلوگیری میکند. هر خط، میانگین تغییر پس از تعداد مرور مشخص است. بطور مثال خط خاکستری نشان میدهد که با گذشت سه هفته از اولین بار مطالعه، درصد ماندگاری آن در حافظه به 63٪ کاهش پیدا کرده است و پس از شش هفته این مقدار به 80٪ میرسد. در واقع مطالعه مطلبی جدید به معنای باقی ماندن در ذهن شما نیست.
از بررسی خطوط سبز میتوان گفت که با هر بار مرور یک مطلب میزان ماندن آن در حافظه حدودا 10٪ افزایش پیدا میکند. یعنی با گذشت شش هفته از مطالعه و ۴ بار مرور آن میتوانید مطمئن باشید که به موضوع موردنظرتان تسلط پیدا کردید.
از دادههای بالا میتوان نتیجه گرفت که بهترین روش برای ساخت خاطراتی ماندگار، رجوع به چیزی است که قبلا آن را یاد گرفتهاید. حتی مرور سطحی نیز میتواند در یادگیری موثر باشد؛ طوری که با صرف ۳۰ ثانیه روی موضوعی که چند ساعت قبل مطالعه کردید، میتوانید تاثیری بلند مدت بر بخاطرسپاری مطالب را احساس کنید.
اگر علاقهمند هستيد که سطح جديدي از آموزش را تجربه کنيد، با ما از طريق لینکهای زير همراه شويد
ورود به سايت 360 درجه اينستاگرام 360 درجه تلگرام 360 درجه
360 درجه
آیا تا بحال زمانی که مهمان منزل یکی از بستگانتان بودید، چراغها را پس از استفاده خاموش کردید؟ مراقبید که کفش و لباستان را کجا بگذارید؟ برای آماده کردن غذا کمک کردید؟ این سوالات تاحدی میتواند درصد مسئولیت پذیری شما را نسبت به اطرافیان نشان دهد.
اگر علاقهمند بودید تا میزان مسئولیتپذیری خود را بررسی کنید میتوانید با جستجو در سایتهای آزمون روانشناسی و پاسخ به پرسشنامه مرتبط عدد خود را بدست آورید.
در حقیقت مسئولیت پذیری احساس وظیفه شما در برابر موضوعات مختلف است، بطور کلی یعنی اینکه پاسخگو هستید، توانایی اقدام مستقل دارید و بدون نیاز به نظارت، درست تصمیمگیری میکنید. البته این موضوع جنبههای اخلاقی، حرفهای و شخصی نیز دارد.
گاهی افراد از این دو عبارت تعابیر اشتباهی برداشت میکنند، بخصوص والدین. اینکه شما دوست دارید دیگران کاری را در قبال شما انجام دهند، نشاندهنده وجود مسئولیتی در برابر شما نیست. اینکه تنها دستورالعملها دنبال شوند و اقتدار سایرین اهمیتی نداشته باشد، رفتارهایی با عنوان اطاعت هستند و نه مسئولیت پذیری!
اینکه افراد مالکیت کاری را بپذیرند و به بخاطر اینکه به آنها گفته شده است، را میتوان مسئولیت پذیری دانست.
مسئولیتپذیری نشانه داشتن عقل سلیم، اقتدار، رهبری، قابل اعتماد بودن و بلوغ است. افراد به شیوههای مختلفی مسئولیتپذیرند. در ادامه میتوانید با انواع شخصیتهایی که وجود دارند آشنا شوید.
حتما شما هم افرادی را دیدهاید که نسبت به رفتار خود یا دیگران بشدت احساس مسئولیت میکنند. طوریکه همواره در تلاش برای بهبود دیگران و خود هستند و نگران روند امور. این دسته معلمان و یادگیرندگان خوبی را تشکیل میدهند؛ زیرا هر اتفاقی را بپذیرند، تمام وجود خود را بر روی تامین نیازها میگزارند.
این گروه شباهت بسیاری به کمالگرایان دارند اما حوزه تخصصی آنها روابط دیگران با یکدیگر است. آنها در تلاشند تا زندگی مسالمتآمیز افراد کنار هم شکل بگیرد. پس هرکاری از دستشان بربیابد برای کمک به سایرین انجام خواهند داد.
افرادی که نسبت به پیشروی دنیا و هدایت دیگران در انجام امور حساسند را حتما دیدهاید. مسئولیت آنها ارائه تصویری مطلوب است که باعث افزایش احترام نسبت به آنها شود.
این دسته برای احساسات، ارزشها و زیباییها در زندگی احساس مسئولیت میکنند و اگر نتوانند وظایف خود را به سرانجام برسانند شرمنده خواهند شد.
آرمانهایی بالا دارند اما تلاشی در مجاب کردن دیگران برای پذیرش استدلالهای منطقی آنها نمیکنند. در واقع آنها مسئولیتپذیری را فقط در خود و رفتارشان انجام میدهند و آن را به دیگران تحمیل نخواهند کرد.
افراد پرسشگر از خطرات زندگی آگاهند، جستجوی آنها در زندگی به منظور جلوگیری از اتفاقات ناگوار است. وفاداری از نظر آنها یعنی اطمینان از ایمنی خود. امنیت آنها براساس مسئولیت شکل میگیرد. تا زمانی که خیالشان از بابت اینکه دیگران میتوانند او را در حاشیه امن نگه دارند راحت باشد، خوشحالند.
این افراد شادند و دیگران را نیز خوشحال میکنند و این همان، مسئولیتشان در زندگی است. هیجانی که نسبت به محافظت از محیط زندگی خود به دنبال آن هستند.
نسبت به اجرای قوانین و ایستادگی در برابر حقیقت و عدالت احساس مسئولیت میکنند و قدرت قابل توجه خود را در جهت رهبری و محافظت دیگران بکار میبرند.
تعهدی که این افراد در قبال قلب خود دارند وصف ناشدنی است، همواره به دنبال ارتقا هماهنگی و انصاف هستند و در برابر دیگران احساس مسئولیت میکنند.
اینکه طوری رفتار کنید که دیگران همیشه روی شما حساب کنند، احساسی است که میتواند در تفکر، عملکرد تحت فشار، حل مشکلات بزرگ و کوچک و به اتمام رساندن وظایفتان تاثیرگذار باشد. با این حال دلایل زیر را نیز میتوان نتیجه این اخلاق دانست:
هر انسانی مسئول احساسات، افکار، گفتار و اعمال خود است. بنابراین باید مسئولیت اتفاقات روزمره را به عهده بگیرید. همانطور که از خوشبختی و موفقیتتان استقبال میکنید باید عواقب ناشی از اشتباهاتتان را هم بپذیرید.
میتوانید برای هرکاری به دنبال بهانه باشید و بقول معروف از زیر همه چیز شانه خالی کنید اما باید بدانید که شکست نتیجه انتخابهای شماست و کارهایی که نکردید. البته که هر شکست میتواند مقدمهای برای پیروزی باشد اما مسئولیتپذیری میتواند مسیر و نتایج را هدایت کند. در واقع شما میتوانید زمینه را برای برآورده شدن آرزوهایتان فراهم کنید یا شکست. انتخاب با خودتان هست.
در هر کسبوکاری باشید، موظفید مجموعهای از مسئولیتها را انجام دهید. کارمندان باید از شرح وظایف خود آگاهی داشته باشند و مدیران هم باید بتوانند با دنبال کردن تها، از برآوردهشدن انتظارات مطمئن شوند. پس فرقی نمیکند در چه پست و ساعتی کار میکنید باید با رعایت خطمشیها و پروتکلها، در راستای استراتژیها قدم بردارید.
به طور کلی به عنوان شخصی شاغل وظایف زیر به عهده شماست:
اما این وظایف اصلا یکسویه نیست و مدیران و مالکان کسبوکار نیز باید نسبت به شما مسئولیت پذیر باشند:
دارن هاردي نویسنده، سخنران، مشاور و ناشر سابق مجله موفقیت آمریکایی از جمله افرادی است که میتوانید با دنبال کردن او در صفحات اجتماعی و مقالاتی که منتشر میکند تکنیکهایی از انجام وظایف و مسئولیتهای مختلف را یاد بگیرید.
اگر علاقهمند هستيد که سطح جديدي از آموزش را تجربه کنيد، با ما از طريق لینکهای زير همراه شويد
ورود به سايت 360 درجه اينستاگرام 360 درجه تلگرام 360 درجه
360 درجه
رزومه یا
Resume نوشته ای است که شامل سوابق و پیشینه تحصیلات، تجارب کاری، مهارت های فردی، دستاوردهای حرفه ای و ویژگی های شخصیتی فرد جویای کار میباشد. البته بهتر است بدانید که میان رزومه و cv که مخفف Curriculum Vitae است، تفاوت هایی مانند مکان ارائه (دانشگاه های خارج از کشور)، تعداد صفحات و برخی ویژگی های دیگر وجود دارد.
یک رزومه حرفه ای دارای قسمت های مختلفی است و همانطور که میدانید تنوع فرمت های موجود در سایت های مختلف باعث سردرگمی تان خواهد شد، از این رو گذراندن یک دوره آموزشی خوب، کمک بسیاری به نوشتن صحیح رزومه تان خواهد کرد، البته در این جا مهم ترین بخش های یک رزومه حرفه ای را در اختیارتان قرار میدهیم که در صورت عدم دسترسی به دوره های مناسب، بتوانید با استفاده از عنصری به نام خلاقیت رزومه ای عالی آماده کنید.
اگر رزومه خود را به صورت حرفهای و هوشمندانه تنظیم کرده باشید، مطمئن باشید که تمام جزئیات مربوط به خود را به کارفرما منتقل کرده اید و شانس خود را برای کسب آن موقعیت شغلی به حد بسیار بالایی افزایش داده اید.
به یاد داشته باشید که شما قرار است با این سند رسمی (رزومه کاری) شایستگی های خود را جهت تصاحب موقعیت شغلی مدنظر به سازمان مقصد اعلام کنید و همچنین به آنها بگوئید که بهترین فرد ممکن هستید و بهتر از شما را پیدا نمی کنند. به همین منظور هرچه دقت و ذکاوت برای تنظیم رزومه کاری صرف کنید، بیهوده نبوده و آینده شغلی خود را تضمین کرده اید.
سازمان ها، استارتاپ ها و شرکت های مختلف برای استخدام افراد توانمند، نیازمند داشتن اطلاعاتی راجع به متقاضیان استخدامی شان هستند تا بتوانند بهترین گزینه را انتخاب کنند، به همین دلیل داشتن یک رزومه هدفمند و حرفه ای برای معرفی به مدیران اهمیت بسزایی دارد.
رزومه اولین چیزی است که یک مدیر درمورد شما میبیند، بی آنکه خود شما را دیده باشد، پس در صورتی که اطلاعات بی ربط، نامفهوم و ناکافی در رابطه با سوابق تان ارائه دهید، هرچند از تخصص و مهارت بالایی برخوردار باشید، باعث عدم کامیابی در رسیدن به شغل دلخواهتان شده اید.
یک رزومه استاندارد معمولاً بیشتر از دو برگه A4 نیست. رزومه استاندارد معمولاً حاوی اطلاعات مهمی از سوابق شغلیتان است و چندان وارد جزئیات نمیشود. برای درک درست از طول رزومه، در ابتدا باید تفاوت بین Resume و CV را بدانیم.
Resume معمولاً یک یا دو صفحه است و اطلاعات شغلی و تحصیلی شما را به صورت مختصر و تیتروار بیان میکند. کارجو باید Resume خود را برای هر موقعیت شغلی تطبیق دهد. در Resume نیازی نیست که همه چیز به ترتیب تاریخ نوشته شود. همچنین، اامی وجود ندارد که Resume بیانگر تمام سوابق شغلیتان باشد.
از طرف دیگر، مفهومی به نام CV وجود دارد. CV (که مخفف عبارت Curriculum Vitae است) سندی دو یا چند صفحهای است که اطلاعات شخصی، سوابق و دستاوردهای شغلی کارجو را با جزئیات دقیق نمایش میدهد. همچنین، در هنگام نوشتن CV باید سوابق تحصیلی و دستاوردهای شخصی مانند مقالات و کتب چاپ شده، افتخارات و جوایز نیز ذکر شوند.
CV معمولاً باید بر اساس ترتیب زمانی نوشته شود. چنین کاری باعث میشود تا کارفرما دید بهتری نسبت به مسیر شغلیتان به دست آورد. CV معمولاً ثابت است و برای موقعیتهای شغلی مختلف تغییر نمیکند.
معمولاً در ایران زمانی که از رزومه صحبت میشود منظور Resumeای است که با دقت CV نوشته شده باشد. نکاتی هم که در این مقاله بیان میشود بر این اساس گردآوری شدهاند.
اگر تعداد صفحات رزومهتان زیاد است با انتخاب یک فونت مناسب، استفاده از جدول و نشانهگذاری میتوانید تعداد صفحات را به شکل قابل ملاحظهای کاهش دهید.
جزئیات تماس
شروع متن
فهرست مهارت های کلیدی
فهرست مهارت های فنی / نرم افزاری
مشخصات شخصی / بررسی حرفه ای
مدارک تحصیلی
تاریخ اشتغال / داوطلبانه / محل کار
منابع / داوران
مهمترین مسئله این است که ابتدا اطلاعات مفیدی را بدست آوریم ؛ به عنوان مثال، اگر تاریخ تحصیل شما به طور خاص به کار خاصی مربوط نیست، آن را در انتهای رزومه خود قرار دهید، پشت اطلاعاتی که مربوط به کار است.
شما باید رزومه کاری خود را به هر برنامه کاری اختصاص دهید تا آن را به شرایط خاص شغل مورد نظرتان واگذار کند.شما ممکن است نیاز به تغییر زیادی نداشته باشید، اما لازم است مطمئن شوید که بیانیه اولیه، مهارت های کلیدی و ویژگی های شخصی شما به نیازهای نقش بر اساس آگهی شغل (اگر آن وجود دارد) هماهنگ و مربوط باشد.شما همچنین رزومه کاری خود را برای نشان دادن اینکه چگونه تجربه کارتان به طور خاص با نیازهای شغلی که برای شما درخواست می کنید، نشان می دهد.
راه هایی که می توانید رزومه کاری خود را مطابق با نیازهای خود قرار دهید ،عبارتند از:
با استفاده از بیانیه ابتدایی خود برای پیوند دادن تجربه و آموزش به سازمان و اامات کار:
ابتدا مهارت های کلیدی مرتبط خود را به لیست اضافه کنید ؛ از جمله نمونه هایی از دستاوردهای مطابق با اامات آگهی شغلی.
اصول درست برای نوشتن رزومه کاری خوب
مهارت های فنی / نرم افزاری:
این یک لیست کوتاه از نام های نرم افزاری یا فن آوری است که می دانید چگونه از آن استفاده کنید ؛مثالها ممکن است شامل موارد زیر باشند:
پردازش متن یا نرم افزار صفحه گسترده.
برنامه نویسی.
ابزارها (به عنوان مثال، ثبت پول نقد، EFTPOS).
اگر تجربه کار زیاد نداشته باشید، لیستی از ویژگی های شخصی می تواند راه دیگری برای نشان دادن این باشد که شما فرد مناسب برای این کار هستید.چیزهایی که می توانید در این بخش ذکر کنید ممکن است شامل مواردی باشد که می توانید نشان دهید که شما قابل اعتماد، صادق، یا سریع هستید تا چیزهای جدید یاد بگیرید.شما می توانید بین سه تا پنج ویژگی شخصی اضافه کنید، اما مطمئن شوید که آنها را به جای مهارت های کلیدی خود قرار ندهید.
تاریخچه تحصیلی شما فقط باید بالاترین سطح آموزش را نشان دهد.
هنگام ارائه سابقه اشتغال، با آخرین شغل خود شروع کنید و از آنجا به سمت عقب بروید ؛ عنوان موقعیت و تاریخهایی را که در آنجا کار کرده اید را بنویسید.اگر قبلا کار نکردید، می توانید از موارد دیگر برای نشان دادن تجربه خود از جمله مثالهای زیر استفاده کنید:
تجربه کاری که از طریق مدرسه انجام داده اید.
قرار دادن کار یا کارآموزی که از طریق دانشگاه یا TAFE انجام داده اید.
اگر کار داوطلبانه ای انجام داده اید.
اطمینان حاصل کنید که این دستاوردها و مشاغل مطابق با مهارت های کلیدی و نقاط قوت پیش رو در رزومه شما است.
رزومه شما باید دو نفر را که می توانند به عنوان یک کارمند مثبت به شما توصیه کنند، لیست شود ؛ ایده آل مراجع شما افرادی هستند که قبلا کار کرده اید.نام ، عنوان موقعیت و نحوه تماس با آنها را ارائه دهید.
یک گواهی نامه راه دیگری برای اثبات این است که مهارت و تجربه شما همان چیزی است که کارفرمایان دنبال آن هستند ؛ گرفتن گواهی نامه می تواند ساده باشد از یک همکار، معلم یا کارفرمای قبلی بخواهید چند جمله ای درباره شما بنویسد.رزومه شما می تواند هر گونه توصیفاتی که به عنوان بخشی از تاریخ تحصیلی شما و یا تاریخ استخدام / داوطلبانه / محل کارتان کسب می کنید را شامل شود.
راه و روش صحیح برای نوشتن رزومه کاری خوب و اصولی
بسیاری از سازمان های استخدام از نرم افزار استفاده می کنند که برنامه های کاربردی را برای کلمات و عبارات کلیدی اسکن می کند ؛ برنامه هایی که از کلمات کلیدی مناسب استفاده نمی کنند، به طور خودکار رد می شوند.کلمات کلیدی و عباراتی که این نرم افزار چک میکند، می تواند شامل نام های:
مهارت ها
شغل ها
فعالیت ها
صلاحیت ها
نرم افزار
ابزارها باشد.
برای اطمینان از اینکه رزومه شما کلید واژه ها و عبارات درست را دارد، از آگهی شغل مطلع شوید و لیستی از کلمات و عباراتی که از آن استفاده می کنید را ایجاد کنید.اگر یک آگهی شغلی نوشته شده برای اشاره ندارید، می توانید از یک موتور جستجوی شغلی برای پیدا کردن سایر تبلیغات برای مشاغل مشابه استفاده کنید و ببینید کدام کلمات کلیدی آن تبلیغات را استفاده می کنند.
اگر علاقهمند هستيد که سطح جديدي از آموزش را تجربه کنيد، با ما از طريق لینکهای زير همراه شويد
ورود به سايت 360 درجه اينستاگرام 360 درجه تلگرام 360 درجه
360 درجه
اگر شما دقت و تمرکز زیادی داشته و به تولید و تهیه مواد غذایی علاقه زیادی دارید،کارشناس صنایع غذایی، شغل ایده آل شماست.
امروزه صنایع تولید انواع مواد غذایی مختلف در جهان بسیار رشد کرده است. به دلیل تغییر سبک زندگی مردم و افزایش نیاز به مواد غذایی بسته بندی شده، هر از چند گاهی شاهد ظهور یک کارخانه جدید مواد غذایی هستیم. برای اینکه محصولاتی سالم و باکیفیت بدست مصرف کننده برسد، کارهای زیادی در کارخانه اعم از استفاده از روش های بهینه در تولید مواد غذایی، طراحی فرآیندهای مناسب برای تولید، کنترل و نظارت دائم بر سلامت مواد اولیه و محصولات تولیدی و .انجام می شود
متخصص صنایع غذایی با توجه به رشته ای که در آن تحصیل و تخصصی که آموخته است، در فرآیند تولید مواد غذایی وظایف خاصی را برعهده دارد. البته برخی از وظایف آنها با یکدیگر مشترک می باشد.
کار متخصص صنایع غذایی که در رشته علوم و صنایع غذایی تخصص دارد، کنترل کیفی و بهداشت مواد غذایی در فرآیند تولید می باشد. کار این فرد با سلامت افراد جامعه رابطه نزدیکی دارد. متخصص صنایع غذایی معمولا مسئول فنی کارخانه های تولید مواد غذایی می باشند. در هر کارخانه باید از همان ابتدا که مواد اولیه وارد می شوند تا زمانی که محصولات بسته بندی و آماده عرضه می گردد، کنترل و نظارت کافی توسط مسئول فنی وجود داشته باشد. این فرد در مراحل مختلف از مواد در حال تولید نمونه برداری کرده و آن را در آزمایشگاه مورد ارزیابی قرار می دهد. متخصص صنایع غذایی در مورد اصول و روش های نگهداری، بسته بندی و کنترل کیفی مواد غذایی دانش و تخصص لازم را دارا می باشد.
متخصص (مهندس) صنایع غذایی که در گرایش صنایع غذایی مهندسی کشاورزی تحصیل کرده است، در زمینه روش ها و عملیاتی که مواد خام (اعم از محصولات کشاورزی و دامی) را به مواد غذایی قابل مصرف و باارزش تبدیل می کند، دانش و تخصص دارد. این روش ها در حوزه نگهداری، فرآوری و تبدیل، بسته بندی و حمل و نقل مواد غذایی می باشد. رشد جمعیت کشور و نیاز به مواد غذایی بیشتر همراه با وجود ضایعات بالای در بخش کشاورزی و دامی موجب شده تا حضور این متخصصان برای رفع این مشکلات بسیار ضروری و حیاتی باشد.
حوزه کاری متخصص صنایع غذایی که در حوزه مهندسی شیمی گرایش صنایع غذایی تخصص دارد، طراحی هر یک از واحدهای فرآیند تولید، طراحی خطوط مختلف آماده سازی، فرآوری و بسته بندی مواد غذائی وهمچنین طراحی کارخانجات تولیدی صنایع غذائی می باشد. او با توجه به خصوصیات فیزیکی، شیمیایی، میولوژی، تغذیه ای و بهداشتی مواد غذائی به طراحی یا ایجاد واحدهای تولید پرداخته و مشکلات خطوط تولیدی صنایع غذائی را رفع می نماید.
متخصص صنایع غذایی باید به دقت بالا داشته، به جزئیات توجه کرده و به قوانین بهداشتی اهمیت ویژه بدهد و باید در زمینه هایی مانند مهندسی شیمی، برنامه ریزی تولید، تحقیقات بازار، رفتار مشتری و مدیریت مالی مطلع باشد.
در این بخش وظایف متخصص صنایع غذایی به طور کلی بیان می شود که برخی از آنها بین تخصص های مختلف آن مشترک و برخی اختصاصی می باشد :
در یک انتخاب شغل صحیح و درست، عوامل مختلفی از جمله ویژگی های شخصیتی، ارزش ها، علایق، مهارت ها، شرایط خانوادگی، شرایط جامعه و . برای هر فرد باید در نظر گرفته شوند. یکی از مهم ترین این عوامل ویژگی های شخصیتی می باشد. شناخت درست شخصیت هر فرد فرآیندی پیچیده و محتاج به تخصص و زمان کافی است. البته هر فردی ویژگی های منحصربه فرد خود را دارد، حتی افرادی که به نوعی تیپ شخصیتی مشابه دارند، باز هم در برخی موارد با یکدیگر متفاوت هستند.
به طور کلی همیشه افراد موفقی از تیپ های شخصیتی مختلف در تمام مشاغل هستند و نمی توان دقیقا اعلام کرد که فقط تیپ های شخصیتی خاصی هستند که در این شغل موفق می شوند. اما طی تحقیقاتی که صورت گرفته تیپ های شخصیتی ای که برای این شغل معرفی می شوند، عموما این کار را بیشتر پسندیده و رضایت شغلی بیشتری در آن داشته اند.
اگر علاقهمند هستيد که سطح جديدي از آموزش را تجربه کنيد، با ما از طريق لینکهای زير همراه شويد
ورود به سايت 360 درجه اينستاگرام 360 درجه تلگرام 360 درجه
360 درجه
نقشهبردار یا نقشهنگار فردی است که در شاخهای از علوم مهندسی تحصیلکرده است که به جمعآوری، آمادهسازی، ذخیرهسازی، پردازش، مدیریت، تحلیل، تلفیق، بازیابی و انتقال دادههای مکان مرجع میپردازد. بهطورکلی عملیات نقشهبرداری عموماً شامل دو مرحله برداشت (اندازهگیری و محاسبه) و ارائه نتایج کار است که در مرحله اندازهگیری، از وسایل و دستگاههایی نظیر توتال استیشنها، تئودولیتها، جیپیاس و بسیاری از موارد دیگر در کنار روشهای مختلف کار استفاده میشود تا دادههای لازم برای مرحله دوم به دست آید. سپس نتایج کار به صورتهای نقشه و یا جدول به کارشناسان مربوطه ارائه میدهند.
جمع آوری، تحلیل، و تفسیر اطلاعلت جغرافیایی ارایه شده توسط نقشه برداری سطوح زمین، عکس های هوایی، و داده های ماهواره ای. تحقیق، مطالعه، و تهیه نقشه ها و ذیگر داده های دیجیتال یا گرافیک فضایی برای اهداف حقوقی، اجتماعی، ی، آموزشی، و طراحی. ممکن است لازم باشد با سیستم های اطلاعاتی جغرافیایی(GIS) کار کند. طراحی و ارزیابی الگوریتم ها، ساختارهای داده، و محیط های کاربری برای GIS و سیستم های نقشه برداری نیز می توانند از وظایف محوله باشند.
جغرافی : دانش اصول و روشهای تشریح ویژگی های عوارض زمین، دریا و توده های هوایی، از جمله مشخصات فیزیکی، موقعیت، روابط متقابل و پوشش گیاهی و جانوری و زیست انسانی
کامپیوتر و الکترونیک : شامل دانش تخته مدارها، پردازشگرها، تراشه ها، وسایل الکترونیکی، سخت افزار و نرم افزار، مشتمل بر برنامه های کاربردی و برنامه نویسی.
زبان فارسی : شناخت ساختار و محتوای زبان فارسی، از جمله معانی و املای واژگان و قواعد ترکیب و دستور زبان
طراحی : دانش فنون طراحی، ابزارها و اصول تولید مدل ها، نقشه های فنی، نقشه ها و طرح های فنی دقیق است.
دانش ریاضیات : شامل علم محاسبات، جبر، هندسه، حساب دیفرانسیل و انتگرال، آمار و کاربردهای آنها است.
مهارت ها :
فهم مکتوبات : درک جملات و پاراگراف های نوشته شده در گزارش های مرتبط با کار
گوش دادن فعالانه : توجه کامل به آنچه که مردم می گویند، وقت گذاشتن برای درک نکات مطرح شده، پرسیدن سوالات مناسب، قطع نکردن سخن دیگران در زمان نامناسب.
تفکر انتقادی : استفاده از منطق و استدلال برای شناخت نقاط ضعف و قوت راهکارهای جایگزین یا رویکردهای مطرح شده در مواجهه با مسائل
نویسندگی : انتقال کارآمد در نوشتن به صورت مناسب برای رفع نیازهای مخاطب.
مدیریت زمان : مدیریت زمان خود و دیگران
یادگیری فعالانه : شناخت مفاهیم و معانی اطلاعات جدید برای حل مسائل جاری و آینده یا تصمیم سازی
درک شفاهی : توانایی شنیدن و فهم اطلاعات و نظرات گوینده از خلال واژه ها و جملات
دید نزدیک : توانایی دیدن جزئیات از نزدیک (در چند قدمی)
بیان شفاهی : توانایی انتقال اطلاعات و نظرات در گفتگوها به گونه ای که دیگران بتوانند آنها را درک کنند.
درک نوشتاری : توانایی خواندن و درک اطلاعات و نظرات مکتوب.
بیان نوشتاری : توانایی انتقال اطلاعات و ایده ها در نوشته ها به گونه ای که دیگران بتوانند آن را بفهمند.
استدلال استقرایی : توانایی ترکیب اجزا یا اطلاعات متفاوت برای ایجاد قواعد یا نتایج عمومی (از جمله ربط دادن اتفاقات در ظاهر بی ربط)
فعالیتهای حرفه :
تعامل با کامپیوترها : استفاده از کامپیوترها و سیستمهای کامپیوتری (شامل سخت افزارها و نرم افزارها) برای اجرای برنامه ها، نوشتن نرم افزارها، ورود داده ها، نصب کاربری ها یا فراوری اطلاعات
کسب اطلاعات : مشاهده، دریافت یا هر روش دیگر کسب اطلاعات از تمام منابع اطلاعاتی مناسب
بروزسازی و به کار گیری دانش مناسب : به روز رسانی دانش فنی و استفاده از آن در فعالیت های مربوط به شغل
پردازش و فراوری اطلاعات : گردآوری، کدگذاری، طبقه بندی برآورد کردن، جدول بندی، بازبینی و تأیید اعتبار اطلاعات و داده ها
ایجاد ارتباط با سرپرست، همقطاران یا زیردستان : تأمین اطلاعات برای زیردستان، همکاران و سرپرستان از طریق تلفن، گزارش ها و فرم های نوشتاری، پست الکترونیکی یا ارتباط فردی
شناسایی اهداف، اقدامات و رویدادها : شناسایی اطلاعات از طریق طبقه بندی، ارزیابی و سنجش، و تشخیص تفاوتها یا تشابهات و نیز تشخیص تغییراتشان در شرایط یا وقایع مختلف
اهمیت صحیح و دقیق بودن : دقت بالا و صحت زیاد در انجام شغل تا چه اندازه مهم است؟
حضور در محیط های محصور با شرایط محیطی کنترل شده : این شغل تا چه حد نیازمند کار در محیط محصور با شرایط محیطی کنترل شده است؟
صرف زمان برای نشستن : شغل تا چه اندازه نیازمند نشستن است؟
اهمیت تکرار وظایف مشابه : تکرار وظایف فیزیکی مشابه (مانند تایپ کردن) یا وظایف ذهنی (مانند ورود اطلاعات در دفتر کل) به صورت مداوم و بدون توقف با هدف انجام شغل تا چه حد اهمیت دارد؟
مذاکرات رودررو : این شغل تا چه حد نیازمند مذاکره رودررو یا گروهی با مردم است؟
پست الکترونیکی (ایمیل) : در شغل تا چه حد از پست الکترونیکی استفاده می شود؟
واقع گرایی : واقعگرایی شغلی در اغلب مواقع شامل فعالیت هایی است که مسائل و راه حل های عملی را دربر می گیرد. این امور غالباً با گیاهان، حیوانات و مواد موجود در جهان واقعی (همچون چوب، ابزارها و ماشین آلات) مرتبط است. اغلب شغل ها مستم کار در خارج بوده و کمتر با کارهای کاغذی یا کار در مجاورت دیگران مرتبط هستند.
متعارف : شغل هایی که قاعده مند شده و مستم پیروی از روش های جا افتاده و فعالیت های عادی شده هستند؛ سر و کار فرد بیشتر با اطلاعات مفصل و داده های دقیق است تا نظرات شخصی.
پژوهشگرانه : شغل های پژوهشگرانه غالباً شامل کار با ایده ها است و نیازمند تفکر بسیار زیادی است. این شغل ها می تواند شامل جستجوی حقایق و کشف راه حل مسائل به صورت ذهنی باشد
هنری : شغل های هنری به کرّات مستم کار با شکل ها، طرح ها و الگو ها است. این شغل ها اغلب نیازمند خودابرازی بوده و کار در آنها مقیّد به قواعد سفت و سخت نیست.
تجاری : شغل های تجاری دربردارنده راه اندازی و اجرای پروژه ها است. و می تواند رهبری و هدایت افراد و تصمیم سازی های متعدد را در بر بگیرد. گاهی اوقات این شغل ها نیازمند مواجهه با ریسک بوده و اغلب با کسب و کار در ارتباط هستند.
اجتماعی : شغل های اجتماعی اغلب شامل کار با مردم، تعامل با آنها و آموزش آنها است. این شغل ها اغلب متضمن کمک و یا خدمات رسانی به دیگران است.
سبک کار :
توجه به جزئیات : شغل نیازمند داشتن دقت درباره جزئیات و انجام وظایف کاری است.
قابل اعتماد بودن : شغل نیازمند اعتماد، مسئولیت پذیری و عمل به تعهدات است.
همکاری : شغل نیازمند داشتن روحیه خوش با دیگران و به تصویر کشیدن نگرش همکاری و پاک طینتی است.
موفقیت/تلاش : شغل نیازمند ایجاد و حفظ اهداف چالشی موفقیت فردی و به کارگیری تلاش در جهت تسلط بر وظایف است.
صداقت و درستکاری : شغل نیازمند درستکاری و توجه به مسائل اخلاقی است.
تفکر تحلیلی : شغل نیازمند تحلیل اطلاعات و استفاده از منطق برای حل مسائل و مشکلات مرتبط با کار است.
موفقیت : مشاغلی که این ارزش شغلی را برآورده می سازند، مشاغلی نتیجه گرا هستند که به کارکنان اجازه می دهند از قوی ترین توانمندی هایشان استفاده کرده و از شغل شان احساس رضایت کنند. نیازهای متناسب با این ارزش عبارتند از نیاز به استفاده از توانمندی ها و دستیابی به موفقیت است.
استقلال (به عنوان ارزش) : مشاغلی که این ارزش شغلی را برآورده می سازند، برای کارکنان امکان تصمیم گیری شخصی و کار براساس تمایلاتشان را فراهم می کنند. نیازهای متناسب با این ارزش شامل خلاقیت، پاسخگویی و خودکار بودن است.
شرایط کاری : مشاغلی که این ارزش شغلی را برآورده می سازند، قادرند برای کارکنان امنیت شغلی و شرایط کاری مناسب را به وجود بیاورند. نیازهای متناسب با این ارزش شغلی عبارتند از: فعالیت، حقوق و مزایا، استقلال، امنیت و شرایط کاری
پشتیبانی : مشاغلی که این ارزش شغلی را برآورده می سازند، مدیریت پشتیبانی که بتواند پشت کارکنان بایستد را ارائه می دهند. نیازهای متناسب با این ارزش شغلی عبارتند از: تهای سازمانی، نظارت بر ارتباطات انسانی و نظارت فنی.
شناخت : مشاغلی که این ارزش شغلی را بر برآورده می سازند، امکان پیشرفت، پتانسیل لازم برای رهبری و اعتبار مناسب را به وجود می آورند. نیازهای متناسب با این ارزش عبارتند از: نیاز به پیشرفت، برخورداری از اختیار، شناخت و موقعیت اجتماعی مناسب.
ارتباطات : مشاغلی که این ارزش شغلی را برآورده می سازند، برای کارکنان امکان خدمت رسانی به دیگران و کار با همکاران در یک محیط دوستانه و غیررقابتی را به وجود می آورند. نیازهای متناسب با این ارزش عبارتند از: همکاری، ارزشهای اخلاقی و خدمات اجتماعی.
اگر علاقهمند هستيد که سطح جديدي از آموزش را تجربه کنيد، با ما از طريق لینکهای زير همراه شويد
ورود به سايت 360 درجه اينستاگرام 360 درجه تلگرام 360 درجه
360 درجه
درباره این سایت